کتابچی که بوی نفت به مشامش خورده بود در مرحله بعد با یک سرمایهدار خطرپذیر انگلیس به نام «ویلیام ناکس دارسی» مذاکره کرد؛ دارسی از سرمایهداران مشهور و دیپلماتی بازنشسته بود که در تجهیز عوامل تولید و کسب سود، کارنامه درخشانی داشت.
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی "نفت ما " ،موضوع نفت ایران با فردی به نام آنتوان کتابچی خان درهم تنیده است. او فرزند مردی به نام ژاک و از اهالی گرجستان بود، ژاک به هنگام تصرف قفقاز از طرف روسیه در استانبول اقامت داشت.
آنتوان در لیوورن ایتالیا تحصیل کرد و مدت بیست و دو سال در خدمت دولت ایران بود. کتابچی خان نقش عظیمی در اخذ امتیاز تنباکو و نفت توسط انگلیسی ها داشت. او در سال 1902 در ایتالیا درگذشت و فرزندانش ونسان، پرویز و ادوارد با دارایی پدر مثل نقدینه هایی که در بانک های اروپایی و سهامی که در شرکت دارسی داشت، زندگی مرفهی را در لندن و دیگر شهرهای اروپایی گذرانیدند. از بین اینها ادوارد مستقیما با شرکت نفت و سفارت انگلیس در تهران مربوط بود.
صنعت نفت ایران از بدو پیدایش در پنجم خردادماه ۱۲۸۷ هجری خورشیدی، آبستن حوادث تلخ و شیرین فراوانی بوده است. حوادثی که تاریخ بیش از100 ساله صنعت نفت ایران را رقم زدهاند و بازخوانی و نگاهی دوباره به آنها، علاوهبر آنکه تداعیگر عظمت صنعت نفت و اقتدار ایران است، زمینهساز تحصیل تجاربی تازه برای تحکیم صنعت نفت کشورمان به شمار میآید؛ صنعتی که با تار و پود هر ایرانی عجین شده و در کنار هزاران جاذبه بیبدیل دیگر، نام ایران را برای جهانیان به تصویر میکشد.
۲۵ سال پس از فوران نفت در قاره امریکا، شرکتی تجاری در استان بوشهر امتیازنامهای را از ناصرالدین شاه دریافت کرد که به نخستین امتیازنامه اکتشاف نفت «ایران» معروف شد؛ آلبرت هوتز هلندی با میانجیگری هموطن خود «هوتوم شیندل» که در آن موقع به عنوان مهندس معادن در وزارت معادن ایران کار میکرد و از وجود منابع سوخت زیرزمینی مانند قیر، زغال سنگ و نفت در این منطقه باخبر بود، طی این قرارداد به اکتشاف نفت در ایران مبادرت کرد. بعد از اخذ امتیاز، کارکنان هوتز در نواحی «دالکی» مشغول کاوش و جست و جو شدند.
گروه هلندی بلافاصله اهالی مجاور مناطق نفتی دالکی را به کار گرفتند، گر چه مقداری نفت روی زمین تراوش کرده بود، اما، چاههایی که حفر شد، به نفت نرسید. عدهای به انتخاب مکان چاهها خرده گرفتند؛ اما، با این حال، پس از آنکه حفاری چاههایی به عمق ۲۷۰ متر در دالکی و کمی کمتر از آن در «سالاخ» نیز به مخزن نفت منتهی نشد، شرکت دست از فعالیت کشید و سرانجام، در سال ۱۲۸۰ هجری شمسی منحل شد. در همین زمان «دمورگان» باستانشناس و زمینشناس فرانسوی که در جنوب غربی و غرب ایران برای دستیابی به آثار باستانی به کار حفاری مشغول بود، با مشاهده وجود نفت در حوالی «مسجدسلیمان» و همچنین، در محل «چاه سرخ» نزدیک ذهاب عنوان کرد میتوان از آن ناحیه نفت استخراج نمود. مشاهدات دمورگان راجع به نفت به صورت مقالهای مفصل در مجله معادن، در پاریس منتشر شد. در پی درج این مقاله، «آنتوان کتابچی خان» رئیس و قانوننویس سابق گمرک ایران که برای انجام مأموریت به بروکسل اعزام شده و در مسافرتهای خود به نقاط غرب ایران، آثار سطحی نفت را مشاهده و از وجود منابع مهم نفت در ایران اطمینان پیدا کرده بود، چمدانهای خود را به مقصد پاریس بست تا با «سردراموند ولف» وزیر مختار سابق انگلیس در ایران راجع به معادن نفت ایران و امکان بهرهبرداری از آنها مذاکره کند. ولف هم که پیشتر اطلاعاتی از این مسأله داشت، ظاهراً، تنها برای مقابله با نفوذ روسها در جنوب ایران، گرفتن امتیازی در این باره را مفید دانست.
کتابچی که بوی نفت به مشامش خورده بود در مرحله بعد با یک سرمایهدار خطرپذیر انگلیس به نام «ویلیام ناکس دارسی» مذاکره کرد؛ دارسی از سرمایهداران مشهور و دیپلماتی بازنشسته بود که در تجهیز عوامل تولید و کسب سود، کارنامه درخشانی داشت.
او که پیش از این، در زمینه استخراج طلا در استرالیا فعالیت میکرد و به واسطه اقبال خوب و روحیه ریسکپذیری، به ثروت سرشاری دست پیدا کرده و به انگلیس بازگشته بود، پس از گفتوگو با کتابچی خان و دراموند ولف مصمم شد اقبال خود را درباره سرمایهگذاری برای کشف نفت در جنوب ایران بیازماید. در همین حین، دارسی برای حصول اطمینان از وجود نفت در جنوب، دو مهندس زمینشناس را روانه ایران کرد که گزارش این زمینشناسان وجود منابع نفتی در مناطق غرب و جنوب ایران را مورد تأیید قرارداد. دارسی پس از کسب اطمینان، دو نفر از نمایندگان خود را به نامهای «آلفردماریوت» و «ادوارد کرت» به ایران اعزام کرد، در این هنگام «سر آرتورهاردینگ» سفیر انگلیس در تهران نیز تلاش کرد، در تحصیل امتیازنامه به دارسی کمک کند. هاردینگ همچنین، برای اینکه اعطای امتیاز با مخالفت روسها مواجه نشود، پیشنهاد کرد پنج ایالت شمالی ایران در قلمرو امتیازنامه قرار نگیرد.
در نهایت «ماریوت»، نماینده دارسی، با کمک هاردینگ و با رایزنی و پرداخت رشوه به «امین السلطان» و دیگر درباریان موفق شد، تا امتیاز مورد نظر را که به «امتیاز دارسی» معروف شد در روز ۷ خرداد ۱۲۸۰ به امضای مظفرالدین شاه برساند.
لول ساتن در کتابش «نفت ایران» مینویسد که کتابچی و پسرانش از این قرارداد و امتیاز که به کشف نفت منجر شد ثروتی به هم زدند و درصدی هم در شرکتی که تاسیس شده بود، سهامدار شدند.
البته در سنت تاریخنگاری ایران کتابچیخان محبوب نیست و بهتر از دلال توصیف نمیشود البته اگر فراماسونر و حامی انگلیس و دارسی نام نگیرد. ابتکار و خلاقیت این آدم، پای دارسی را به ایران و کشف نفت باز کرد و صنعت نفت را در ایران برپا داشت. صنعتی که تاریخ یک قرن آینده ایران را زیر رو کرد.