مدیرعامل سابق شرکت نفت فلات قاره گفت: مخازن نفتی در دوره اول وزارت زنگنه، در دوره جوانی خود بودند و طبق برنامه چهارم و پنجم توسعه باید میزان تولید نفت به 5 میلیون بشکه در روز میرسید، اما میسر نشد، در حالی که آن زمان تحریم هم نبودیم.
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی"نفت ما "، در طول سالیان طولانی همواره یک دوگانه واقعی در مسیر تدوین استراتژیها و برنامهریزیهای وزارت نفت وجود داشت.
در این بین یک جریان معتقد است، هدف نهایی در صنعت نفت باید با احداث پالایشگاه، پتروشیمی و پتروپالایشگاهها در تکمیل زنجیره ارزش و در نهایت توسعه صنایع تکمیلی تعریف شود تا به بهینهترین شکل ممکن از این نعمت خدادادی استفاده شود.
تکمیل زنجیره در صنعت نفت و شکلگیری صنایع پاییندستی از طرفی ارزش افزوده و اشتغالزایی زیادی به همراه دارد و از طرف دیگر باعث خنثیسازی تحریمهای آمریکا خواهد شد. در شرایط تحریمی فعلی نیز علیرغم افت شدید صادرات نفت ایران، بنزین و سایر فرآوردههای پالایشگاهی و پتروشیمی و صنایع تکمیلی به راحتی صادر میشوند و در واقع به مسیر تنفس دولت برای تامین بودجه خود تبدیل شدهاند.
در نتیجه با توجه به نکات ذکر شده زمین بازی ایران باید در تولید و صادرات فرآوردههای با ارزش افزوده تعریف شود.
در طرف مقابل اما جریان دیگری وجود دارد که اتفاقا سالیان طولانی بر وزارت نفت حاکم بوده و معتقد است که بهترین راهکار برای بهرهمندی این منابع خدادادی خامفروشی نفت است.
در واقع استدلال اینگونه صورت میگیرد که رویکرد جهانی به سمت انرژیهای تجدیدپذیر مثل انرژی خورشیدی و استفاده از ماشینهای برقی است، در نتیجه عصر سلطهگری نفت و سایر منابع هیدروکربنی به زودی به پایان خواهد رسید.
از طرفی ساخت پتروپالایشگاه و حرکت به سمت زنجیره ارزش تا صنایع تکمیلی امری زمانبر و هزینهزاست. در نتیجه بهتر است منابع نفتی کشور به هر طریق ممکن استخراج شده و به صورت خام به فروش رسد تا قبل از پایان عصر نفت بتوان منابع ارزی حاصل از خامفروشی را صرف توسعه زیرساخت در کشور کرد. البته این گونه استدلالها برای حرکت به سمت خامفروشی نفت با یک ابهام جدی روبرو است، اینکه با توجه به تحریمپذیر بودن نفت ایران چطور میتوان در این مسیر گام برداشت؟
در بازه زمانی سالهای 90 و 97 به خوبی ثابت شد که با اعمال تحریمهای آمریکا صادرات نفت ایران به راحتی به محدودیتهای جدی مواجه شده و به تبع آن با کاهش ارزآوری دولت، بحرانهای ارزی و شوکهای تورمی برای کشور ایجاد میشود، حال چگونه میتوان دوباره زمین بازی را در مسیر خامفروشی نفت ایران تعریف کرد؟
طرفداران این جریان در پاسخ به این ابهام به این نکته اشاره میکنند که در صورتی که میزان تولید و صادرات نفت ایران افزایش یابد و مثلا به روزی 8 میلیون بشکه نفت برسد، دیگر امکان حذف ایران از بازار جهانی نفت برای آمریکا میسر نخواهد بود و ایران نیز همانند عربستان و روسیه به یکی از مهرههای قدرتمند در شطرنج بازار نفت تبدیل میشود. در این راستا در ماههای اخیر این جریان در حال تئوریزه کردن خامفروشی با ذکر اعداد موهومی از تولید نفت ایران هستند.
گام اول برای انحراف اذهان عمومی و تئوریزه کردن خامفروشی نفت با تولید نفت در ارقام بالا را علی آقامحمدی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در مراسم امضای 13 قرارداد ازدیاد برداشت از میادین نفتی با دانشگاههای کشور برداشت.
وی در این نشست اظهار داشت: «ظرفیت تولید نفت ایران بسیار بالاست و ما میتوانیم تولید نفت را به روزانه 8.5 میلیون بشکه برسانیم».
در ادامه بیژن زنگنه وزیر نفت در نخستین نشست کمیته کارشناسی مشترک حوزه انرژی در مرکز پژوهشهای مجلس عنوان کرد: «سندهایی برای ریلگذاری صنعت نفت تا سال ۱۴۲۰ آماده کردهایم. امیدواریم بر اساس آن به ظرفیت تولید 6.5 میلیون بشکه نفت تا سال ۱۴۲۰ دست یابیم».
در ادامه حسن روحانی رئیس جمهور در نشست هیئت دولت به این موضوع اشاره کرد و گفت: «باید در سطح جهانی بهعنوان یک قدرت صادرکننده باشیم و بدون این، تضعیف قدرت ملی است. اگر ایران میتوانست در سال 90، 91 حدود 10 میلیون بشکه نفت صادر کند، ما را نمیتوانستند تحریم کنند و قدرت تحریم ما را نداشتند». در این بین اما چند سوال کلیدی مطرح میشود: 1- آیا میادین نفتی ایران اساسا امکان تولید رقمهایی معادل 6.5، 8.5 و 10 میلیون بشکه در روز را دارند؟ 2- در صورت وجود ظرفیت تولید چه میزان سرمایهگذاری برای این این میادین نیاز است؟ مگر نه اینکه یکی از استدلالها در رد احداث پتروپالایشگاهها هزینه زیاد احداث آنهاست، حال هزینه افزایش توان تولید به چه میزان خواهد بود؟ 3- پیشبینیها از آینده بازار نفت به چه صورت خواهد بود و آیا در شرایط فعلی امکان صادرات فرضا 6 میلیون بشکهای نفت ایران در بازار نفت وجود دارد؟
در این راستا برای پاسخ به پرسشهای طرح شده و تدوین استراتژی منطقی و معقول در صنعت نفت کشور با کارشناسان و صاحبنظران این حوزه در قالب پرونده «آدرس غلط» به گفتگو نشستیم. در بخش اول این پرونده، مصاحبهای با حمید بُورد مدیرعامل اسبق شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب و مدیرعامل سابق شرکت ملی نفت فلات قاره انجام شده است.
مشروح این مصاحبه به شرح زیر است: آیا میادین نفتی ایران اساسا امکان تولید رقمهایی معادل 6.5، 8.5 و 10 میلیون بشکه در روز را دارند؟ نکته اول اینکه اختلاف موجود میان این ارقام نشان میدهد که طرح موضوعاتی نظیر تولید روزانه 6.5، 8.5 و 10 میلیون بشکه نفت پشتوانه کارشناسی ندارد، زیرا اگر این اظهارنظرها مبنای مطالعاتی داشت، باید این اعداد نزدیک به هم یا برابر بودند نه اینکه اختلاف آنها به اندازه رقم تولید فعلی نفت در ایران باشد. البته ما خیلی خوشحال میشویم که ظرفیت تولید نفت ایران به این اعداد برسد و این میزان تولید نفت به واقعیت تبدیل شود، اما برای تولید این میزان نفت به یک ملزوماتی نیاز است که در حال حاضر فاقد آن هستیم.
در نتیجه نگرانی اصلی این است که این اظهارنظرهای غیرکارشناسی مبنای برنامهریزیها قرار گیرد و کشور را گرفتار برنامهریزی غلط کند. به هر حال اگر هدف از این اظهارنظرها یک پلتیک سیاسی در سطح جهانی باشد توجیهپذیر است، اما به نظر بنده الان این موضوع مطرح نیست و بیشتر بحث در داخل کشور مطرح است که ممکن است اذهان را گمراه کند.
بیشترین میزان تولید نفت کشور قبل از انقلاب اتفاق افتاد که آن هم تولید 6 میلیون بشکه در روز تنها برای مدت زمانی دو ماه بود. در آن زمان مخازن نفت کشور در دوران جوانی خود بودند و تولید زیادی در ابتدای عمر خود داشتند. اما الان دوران تولید ارزان گذشته است و ما به عبارتی در نیمه دوم یا ثلث سوم عمر مخازن خود هستیم و هماکنون مخازن ما دچار افت فشار و افت تولید شدهاند.
حالا چطور ممکن است در بهترین دوران مخازن نفت بیشترین تولید ما 6 میلیون بشکه آن هم در یک بازه زمانی کوتاه باشد ولی الان در دوران پیری مخازن ادعای تولید 6.5، 8.5 و 10 میلیون بشکه در روز را داشته باشیم. یادمان باشد استخراج و تولید نفت یک پروسه به هم پیوسته و به مفهوم تولید سایر کالاها نیست. آیا نمیتوان با توسعه میادین غرب کارون یا افزایش ضریب بازیافت میزان تولید نفت ایران به مثلا به اعداد و ارقام روزانه 8 میلیون بشکه رساند؟ به طور کلی چه مسیرهایی برای افزایش تولید وجود دارد؟ به طور کلی از چند مسیر میتوان تولید نفت را افزایش داد. اولین راهکار بحث نگهداشت تولید است. اگر تولید نفت ایران را 4 میلیون بشکه در روز در نظر بگیریم، سالانه حدود 10 درصد آن یعنی 400 هزار بشکه در روز افت تولید خواهیم داشت که باید با انجام کارهایی مثل عملیات تعمیری و ترمیمی و توسعهای جدید این میزان افت تولید را جبران کنیم و به اصطلاح روی 4 میلیون بشکه نگهداشت تولید داشته باشیم. یکی از انتقادات ما به وزارت نفت این است که در سالهای اخیر بحث نگهداشت تولید متوقف یا بسیار کند شده است. در نتیجه تکیه بر این راهکار برای تولید نفت به 6.5 تا 10 میلیون بشکه در روز نیز منتفی است.
راهکار دوم برای افزایش تولید، توسعه میادین جدید نفتی است. در این چند سال تنها کارهای توسعهای در وزارت نفت مربوط به میادین غرب کارون بود. برآورد این وزارتخانه این بود که در این میادین روزانه یک میلیون بشکه نفت تولید میشود ولی هنوز با این رقم فاصله زیادی است و این موضوع در هالهای از ابهام قرار دارد. غیر از میادین غرب کارون هم که میادین دیگری فعلا برای کار توسعهای وجود ندارد. در نتیجه افزایش رقم تولید به بالای 6 میلیون بشکه از طریق توسعه میادین جدید نیز منتفی به نظر میرسد.
راهکار سوم برای افزایش تولید افزایش ضریب بازیافت میادین نفتی است. پروژههای افزایش ضریب بازیافت شامل تزریق گاز، تزریق آب و نصب پمپ و یا برخی کارهای دیگر عملی است که آنها هم فقط برای میادین قدیمی تا اندازهای اجرایی شده است و بعضی پیشنهادهای دیگر فعلا روی کاغذ است و به مرحله اجرایی نرسیده است.
قصد بنده فعلا انتقاد از سیاست وزارت نفت مبنی بر گازرسانی به تمام نقاط کشور نیست، زیرا پرداختن به این موضوع نیاز به جلسهای مجزا دارد. اما وزارت نفت با توسعه بیش از حد شبکه گازرسانی و بیتوجهی نسبت به اجرای پروژههای بهینهسازی مصرف گاز باعث شد، اکثرا در زمستان با کمبود گاز مواجه باشیم به طوری که تزریق گاز به میادین نفتی برای افزایش برداشت را متوقف کنیم. در نتیجه وقتی برنامه منظمی برای تزریق گار به میادین نفتی نداریم چگونه میتوان ضریب بازیافت را افزایش داد.
ضمنا افزایش ضریب بازیافت فقط در تعداد کمی از میادین در سطح دنیا امکان پذیر است، زیرا در برخی میادین اصلا افزایش ضریب بازیافت غیرممکن است، مثلا در مخزن قدیم مسجد سلیمان پروژه افزایش ضریب بازیافت خیلی مشکل یا تقریبا غیرممکن است یا اگر در میدانی سنگ ماسهای باشد باید با پمپ درون چاهی نفت تولید کنیم. حالا مگر از این میدان چه مقدار میتوان تولید داشت که کل میزان تولید کشور را از 2.5 به 6.5 میلیون بشکه در روز رساند. البته در میادینی مثل میدان مارون میتوان تزریق با گاز ضریب بازیافت را از افزایش داد که البته تزریق گاز را هم متوقف کردهاند.
پس در مجموع سه راهکار برای افزایش تولید نفت وجود دارد: 1. نگهداشت تولید 2 .توسعه تولید 3. افزایش ضریب بازیافت، که در هر سه مورد بنده ظرفیتها و وضعیت فعلی را خدمتتان عرض کردم. حالا سؤال اصلی این است که در حالی که بازگشت به تولید سابق یعنی 4 میلیون بشکه در روز نیز با توجه به اوضاع فعلی کار سختی است، این صحبتها و اظهارنظرها مبنی بر تولید روزانه 6.5، 8.5 و 10 میلیون بشکه نفت بر چه پشتوانه کارشناسی گفته میشود.
آیا این امکان وجود ندارد که با تولید حتی غیرصیانتی نفت به عددهای تولید بالای 6 میلیون بشکه نفت در روز برسیم؟
ما در حوزه بالادست نفت دو دکترین داریم که یکی از آنها فرمایش حضرت امام و دیگری فرمایش مقام معظم رهبری است. حضرت امام فرمودند، تولید نفت در کشور باید صیانتی باشد. بله ممکن است وزارت نفت بتواند برای چند ماهی تولید یک الی یک و نیم میلیون بشکهای از غرب کارون داشته باشد ولی با این کار ما چقدر نفت از دست میدهیم؟
زیرا اگر تولید نفت صیانتی نباشد مقادیر زیادی از نفت تحت تأثیر این برداشت نادرست و غیرصیانتی در مخازن حبس میشود و دیگر امکان تولید آن وجود نخواهد داشت. ضمن اینکه در غرب کارون میزان تولید بعد از 10 سال تلاش و پیگیری عددی خیلی پایینتر از یک میلیون بشکه در روز است و لذا این ادعاها مبنی بر تولید بالای 6 میلیون بشکه نفت در روز رویاپردازی است. توجه داشته باشید ما نفت را استخراج میکنیم نه تولید، یعنی تولید نفت مثل تولید میز و صندلی نیست که مثلا مواد اولیه به ما برسد ما هم ظرفیت کارخانه را افزایش دهیم، بلکه نفت استخراج میشود و مبنای تولید آن دستوری نیست.
نکته دیگر اینکه هر چه عمر مخزن بیشتر شود هزینه تولید هم افزایش مییابد. ما قبلا در استان خوزستان چاه نفتی داشتیم که به تنهایی 10 هزار بشکه در روز تولید میکرد، ولی الان بعد از گذشت نیمی از عمر آن برای نگهداشت 10 هزار بشکه تولید باید ما به ازای آن چاه 10 چاه دیگر بزنیم تا همین میزان را تولید کند، یعنی باید 10 چاهِ هزار بشکهای حفاری کنیم در نتیجه هزینه تولید ما نیز چند برابر میشود.
در حالی که در ثلث سوم عمر مخازن نفت خود هستیم فارغ از اینکه آیا تولید روزانه بالای 6 میلیون بشکه امکان پذیر است یا نه باید توجه داشته باشیم که به چه سرمایهای برای رساندن تولید به این اعداد و ارقام نیاز است. این سرمایه را چگونه میخواهند تأمین کنند، یعنی این اظهارنظرها را از هر جنبهای بررسی کنیم به بن بست میخوریم.
در غیرکارشناسی بودن این اظهارنظرها درباره میزان تولید نفت شکی وجود ندارد و در بین کارشناسان و متخصصان نفتی بر روی این مسئله اجماع نظر است. حرف ما این است که این صحبتهای غلط نباید مبنای تصمیمگیری و برنامهریزی قرار گیرد. فردی که حتی سابقه یک روز حضور در صنعت نفت را ندارد، بر چه مبنایی در حوزهای که متخصص نیست اظهار نظر میکند. بعضا مقایسهای بین میزان نفت قابل برداشت و میزان تولید نفت ایران با سایر کشورها انجام میشود و بر مبنای این مقایسه گفته میشود که با توجه به اینکه ایران منابع بیشتری دارد پس با یک تناسب با میزان منابع و تولید با سایر کشورها، باید تولید نفت ایران به ارقام بالای 6 میلیون بشکه در روز برسد. نظر شما در این باره چیست؟
متأسفانه برخی آقایان برای اثبات ادعاهای خود قیاس مع الفارق میکنند که مثلا عربستان یا عراق فلان میزان ذخایر نفت دارند و روزانه 10 و 4 میلیون بشکه تولید میکنند و ما چرا نتوانیم تولید کنیم. این مقایسهها درست نیست زیرا میزان تولید بسته به مخزن، لوکیشن و امکانات متفاوت است. برای مثال توجه داشته باشید که عمق متوسط چاههای نفت در عربستان 2 هزار و 500 متر است در حالی که ما در ایران چاه نفتی با عمق کمتر از 3 هزار و 500 متر نداریم و این موضوع هزینههای تولید ما را افزایش میدهد. پس اساسا بر اساس نوع مخزن باید این بررسی صورت پذیرد.
در دوره اول آقای زنگنه، مخازن نفتی کشور در دوران جوانی خود بوده است و طبق برنامه چهارم و پنجم توسعه باید میزان تولید را به 5 میلیون بشکه در روز میرساندیم اما نتوانستیم این کار را انجام دهیم. در آن زمان تحریم هم نبودیم. ببینید از مخزن که نمیتوان به صورت دستوری نفت تولید کرد. اتفاقا خارجیها مطالعاتی درباره میزان تولید نفت ما انجام دادند که بر مبنای آن مطالعات حداکثر تولید ایران آن هم در پیک تولید کمتر از اعداد گفته شده بوده است. در نتیجه هر طور که حساب کنید میزان تولید 6.5، 8.5 و10 میلیون بشکه در روز غیرممکن است.
دکترین دوم ما در صنعت نفت مربوط به فرمایش مقام معظم رهبری است که فرمودند نباید نفت را خامفروشی کنید. این موضوع بدین معناست که وزارت نفت باید با احداث پالایشگاهها، پتروشیمیها و پتروپالایشگاه و توسعه صنایع پایین دستی پتروشیمی به سمت ایجاد ارزش افزوده حرکت کند.
در این بازه زمانی مگر صادرات بنزین پالایشگاه خلیج فارس و محصولات پتروشیمی کشور را نجات نداد. مگر ما در زمین خام فروشی نفت شکست نخوریم. چند بار باید در زمین خامفروشی شکست بخوریم تا برای وزارت نفت درس عبرت شود؟ پس چرا دوباره به گونهای تئوریزه میکنند که اگر 10 میلیون بشکه نفت صادر کنیم، میتوانیم اوپک را در اختیار بگیریم و تحریمهای نفتی را خنثی کنیم. بنده به عنوان یک کارشناس میگویم که تولید 10 میلیون بشکه نفت غیرممکن است و بازی در زمین خامفروشی نتیجهای جز خسارت برای کشور در پی ندارد.