۰
plusresetminus
تاریخ انتشارجمعه ۱۰ مهر ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۶
کد مطلب : ۲۹۸۶۹

سیاست گذاری نفت و گاز در دوران پساتحریم

روح اله اسلامی
سیاست گذاری نفت و گاز در دوران پساتحریم
1-مگر چه اتفاقی افتاده است؟ این پرسشی است که بسیاری از دلواپسان با قاطعیت مطرح می­کنند و دوست دارند بگویند هیچ اتفاقی نیفتاده است. آنها می گویند آمریکا و کشورهای غربی غیر قابل اعتماد هستند، مذاکره و گفتگو یعنی شکست ایران و در استدلال های خود عنوان می­کنند چرا همه تحریم ها برداشته نشده و اگرهم برداشته شده دوباره برمی­گردد و ایران سرزمین واردات می­شود. آنها همچنین مدعی هستند غنی سازی و انرژی هسته ای تعطیل شده است. گویی تحریم هایی که یکی پس از دیگری ذهن و رفتار ایرانیان را مختل کرد و سرنوشت نسلی را به بازی گرفت هیچ یک از دلواپسان توانایی فهم فلاکت بار بودن آنها را نداشتند اما اکنون انتظار دارند همه آنها ناگهانی یک شبه برطرف شود. ذهنیت آشفته و سرشاز از تناقض دلواپسان که جز به منافع خصوصی و باندی خود نمی­اندیشند واژگانی چون منافع ملی، توسعه کشور، دیپلماسی و بسیاری از مفاهیم تخصصی علم سیاست را برنمی­تابند. تحریم ها هر چند موفق نشدند تمامیت ارضی و نظام سیاسی ایران را متزلزل سازند اما به جریان توسعه و به خصوص شاخص های زندگی ایرانیان ضربه وارد کرد. برخلاف رویکرد غیرتخصصی، آشفته و بحران زده این جماعت که ایران را به عقب راند اکنون دورانی جدید در تاریخ ایران آغاز شده است. دورانی که تا حدی ناشی از برآمدن تخصص و شایسته سالاری است. تیم دیپلماسی ایران بعد از پایان حیات دولت قبل، که وزارت امور خارجه و کارشناسان آن را به حاشیه رانده بود، در راس حل بحران هسته ای قرار گرفت تا با تخصص، تجربه و دانش عملی، این موضوع فرسایشی و هزینه بر را مدیریت کند. مذاکرات و رویکرد منطقی جواب داد و ایران به دوران پساتحریم قدم گذاشت. سازمان ملل و شورای امنیت که اغلب ایران را مخل نظم و امنیت بین الملل قلمداد می­کردند حقوق هسته­ای ایران را به رسمیت شناختند و تصویب کردند تحریم­ها برداشته شود. هر توافقی از شرایط منزوی و رو به زوالی که عده ای جوان بی تجربه آرمان­گرا برای ایرانیان ایجاد کرده بهتر بود. اکنون تحریم ها گام به گام برداشته خواهد شد و در شرایط عادی با تداوم سیاست های موجود به مدت ده سال ایران بر مسیر حرکت جهانی شدن و هماهنگی با همه دنیا در مسیر توسعه گام برمی­دارد. در کتاب های تاریخ از این دوران به عنوان پساتحریم یاد خواهد شد یعنی زمانی که ایرانیان معیار سیاه و سفید دیدن جهان و اخمو بودن را فراموش کردند و به همه انسان ها لبخند زدند.  زمانی که منطق گفت و گو جای درگیری را می­گیرد و ترس از محیط بین الملل کاهش پیدا می­کند.   2-چگونه این اتفاق افتاد؟ چه اتفاقی افتاد که ایران توانست به دوران پساتحریم قدم بگذارد؟ به عبارت دیگر، پرسش این است که چگونه فکر کردن در مورد محیط بین الملل، ایران را به جایی رساند که به اغلب خواسته های برحق خود دست پیدا کند؟ کاملا بدیهی است که غنی سازی اورانیوم، دفاع ایران از حق سرنوشت خود و دفاع ایران از هم پیمانانش در منطقه حق طبیعی هر بازیگر سیاسی از جمله ایران باشد اما تحریم ها به بهانه بمب اتم، حقوق بشر و تروریسم علیه ایران از سوی بازیگران سطح اول وضع شد و توسط سازمان ملل وجهی قانونی پیدا کرد به نحوی که همسایگان ایران و حتی آلمان و ژاپن از اقتصاد ایران کنار رفتند. تیم هسته ای ایران بازی فرسایشی و بسیار هزینه زای بچه شرور یا بازی ترسو را که بر منطق برخورد یک ماشین قدیمی کوچک و یک ماشین گران قیمت بود شروع کردند. دلواپسان بر این باور بودند ما برحق هستیم و شیوه های خاص جنگیدن را می دانیم و در نبرد نهایی پیروز خواهیم شد چراکه آمریکا در رویارویی مستقیم هزینه های زیادی متحمل می­شود و کنار خواهد کشید. این منطق، نترسیدن و حملات ناگهانی یعنی روحیه تهاجمی را در دستور کار قرار داد غافل از اینکه محیط بین الملل دارای ساختار آنارشیک نیست و کشورها در سازه های حقوقی و نهادی با یکدیگر همکاری می­کنند. تیم دیپلماسی جدید منطق بازی را به سمت دیپلماسی، مذاکره و بازی برد برد تغییر داد به نحوی که توانست شش کشور قدرتمند را در مدت طولانی پای میز مذاکره نگه دارد. امنیت خاورمیانه، بازار اقتصادی منطقه، موازنه شرق و غرب، بحران اوکراین، ظهور داعش، بحران اقتصادی اروپا، پرستیژ صلح طلبی و تغییر دموکرات ها در آمریکا مجموعه شاخص هایی بود که تیم تحصیل کرده و باتجربه وزارت امور خارجه بارها در بحران های بین المللی تاریخ معاصر توانسته بود با آنها بازی و منافع ملی ایران را حفظ کند. ایران رسما از محیط پیرامونی به بست رسیده ای که در حال تجربه ای منزوی بود به محیط منحصر به فرد نیمه پیرامونی حرکت کرد. 3-وضعیت نفت چگونه است؟ در دوران تحریم تولید نفت ایران کاهش پیدا کرد و صادرات ما نیز به زیر یک میلیون بشکه رسید. اقتصاد ایران ساختار ساده ای دارد به این معنا که مبتنی بر تولید موادخام است و هنوز تا اقتصاد کشورهایی چون آلمان، ژاپن، آمریکا و چین فاصله دارد. در دوران تحریم علاوه بر کاهش تولید نفت خام در فروش آن نیز مشکل پیش آمد. ایران جایگاه خود را در اوپک از دست داد و در نقل و انتقال پول های حاصل از فروش نفت نیز به خاطر تحریم های سراسری بیمه، کشتی رانی و به خصوص بانکی با مشکل رو به رو شد. با توجه به کاهش مراودات بین المللی در فضای تک قطبی ورود تکنولوژی و سرمایه خارجی نیز به ایران کم شد. حتی قراردادهای سوآپ نیز کنار رفت. سهم نفت در بودجه کاهش پیدا کرد و میزان وصول مالیات ها زیاد شد. در دوران پساتحریم ایران باید به سراغ کشورهایی چون آمریکا، آلمان و ژاپن برود و سرمایه و تکنولوژی آنها را جذب کند. در کوتاه مدت به خصوص در میدان های مشترک استخراج نفت افزایش پیدا کند و سهمیه از دست رفته ایران در اوپک احیا گردد. اما میزان کاهش وابستگی به نفت مسیر تداومی داشته باشد و سهم مالیات ها افزایش یابد. این مورد با تاکید بر نقش صندوق ملی توسعه، عملیاتی خواهد شد. 4-وضعیت گاز چگونه است؟ در دوران تحریم با توجه به کاهش نقش نفت، گاز اهمیت استراتژیکی برای ایران پیدا کرد به نحوی که پتروشیمی با بهره گیری از خوراک گازی، توانست بسیاری از بحران­های اقتصادی ایران را سروسامان دهد و از فروپاشی نجات دهد. جایگزینی سریع بنزین ساخت داخل، افزایش صادرات پتروشیمی و گاز رسانی به سراسر کشور دستاوردهای درخشان دوران تحریم بود که نمی توان آنها را نادیده انگاشت. اما فرار سرمایه خارجی و ناتوانی ایران از فراهم کردن بازار بزرگ برای گاز، به گونه ای عملکرد منفی بود چرا که خط لوله صلح ناتمام ماند و پاکستان و هند از ترس مجازات های بین المللی به ایران نزدیک نشدند. ایران بازار اروپایی خود را نیز تیره می­دید با آنکه بحران اوکراین و روابط تیره روسیه و غرب اتفاق افتاد اما ایران ناتوان از ایجاد بازاری برای گاز خویش در اروپا بود. اکنون در شرایط پساتحریم پالایشگاه ها نیاز به نوسازی و ورود تجهیزات از آلمان و کشورهای توسعه یافته دارند. گاز می­تواند در صورت ورود سرمایه خارجی میزانی از بیکاری افسارگسیخته در ایران را سر و سامان دهد. اگر خط لوله به پاکستان و هند و از سوی دیگر به اروپا کشیده شود ایران کاملا در تضمین امنیتی و اقتصادی قرار خواهد گرفت و کاملا در برابر حوادث منطقه بیمه خواهد شد. اکنون مصرف گاز ایرانیان بسیار بالا است و به علت نداشتن بازار خارجی و همینطور توان پالایشگاهی ضعیف به یک معنا گاز سوخت می­شود. قیمت گاز باید در داخل افزایش پیدا کند تا در اثر صرفه جویی خوراک پالایشگاه ها تامین گردد. 5-چند راهکار کلیدی در مورد روابط نفتی و گازی، با کشورهایی همچون آلمان، فرانسه، ایتالیا، آمریکا، چین، و حتی هند، پاکستان و ترکیه از جنبه ای دیگر، وزارت نفت باید از کارشناسی وزارت امور خارجه استفاده کند و نقشه ای منظم و دقیق در بخش تنظیم روابط مبتنی بر برقراری موزانه به قصد دفاع از منافع ملی داشته باشد.  در این حوزه، به جای رویکرد علوم مهندسی، رویکرد علوم سیاسی لازم است. وزارت نفت به وزارت خارجه باید نزدیک شود و همکاری راهبردی با یکدیگر داشته باشند. توان دیپلماسی و مذاکره وزارت نفت بسیار پایین است و کاملا طبیعی است که باید از وزارت امور خارجه کمک بگیرد به نحوی که دفتری مشترک داشته باشند مثل هماهنگی و مشورت و یاری سازمان انرژی اتمی با وزارت امور خارجه. صندوق توسعه ملی بانک قرض الحسنه نباشد و به خصوص مطالبات وصول شده در میان مردم پخش نگردد که تورم افسارگسیخته یا بیماری هلندی را رواج خواهد داد. وابستگی بودجه به نفت و گاز هر سال ده درصد باید کاهش یابد به نحوی که در پایان ده سال تمام نفت در صتدوق توسعه ملی ذخیره گردد. شکل قراردادها هم لازم است تغییر کند تا سرمایه و تکنولوژی خارجی جذب گردد. ایران در مورد بیکاری در وضعیت بحران است و هر چه از خام فروشی و اقتصاد ساده فاصله بگیرد مسئله بهتر حل و فصل می­شود. منبع:ماهنامه عصر کیمیاگری    
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی