به گزارش نفت ما، فایننشیال تایمز در گزارشی نوشت، ذخایر گازی ایران برای تامین گاز مورد نیاز اتحادیه اروپا تا 90 سال کافی است، اما ایران به احتمال زیاد به دنبال صادرات گاز به آسیا خواهد بود تا اروپا.
فایننشیال تایمز طی گزارشی نوشت: ایران با داشتن 34تریلیون متر مکعب گاز طبیعی، که برای تامین گاز مورد نیاز اتحادیه اروپا تا 90 سال کافی است، بزرگترین ذخایر گازی جهان را در اختیار دارد. اما به رغم دارا بودن این ثروت عظیم، ایران هنوز این پتانسیل را به کار نگرفته است. میزان تولید گاز فعلی ایران به زحمت جوابگوی مصرف داخلی این کشور است. دو دلیل برای عدم توسعه منابع گازی ایران وجود دارد: رژیم تحریمهای بینالمللی (که از سال 2007 بخش انرژی این کشور را هدف قرار داده، فعالیت شرکتهای انرژی بینالمللی در ایران را متوقف کرده است) و چارچوب حقوقی نفتی کشور (موسوم به طرح بیع متقابل که موجب میشود سرمایهگذاری در بخش انرژی ایران برای شرکتهای بینالمللی جذابیتی نداشته باشد.)
اما با انعقاد توافق جامع هستهای در جولای 2015، همه منتظرند تا این گام تاریخی، شکلی جدید به اقتصاد ایران بخشد و بخش انرژی آن را متحول کند. دولت ایران همزمان با مذاکرات هستهای، کار روی اصلاح قراردادهای انرژی خود را از سال 2013 آغاز کرده و عمدتا از مدل قراردادهای عراق تبعیت کرده تا سرمایهگذاری در بخش انرژی کشور را برای شرکتهای بینالمللی جذابتر کند. پس از چند نوبت تاخیر، قراردادهای نفتی جدید ایران قرار است بین ماههای اکتبر و نوامبر 2015 در تهران رونمایی شود. با توجه به این تغییر و تحولات مثبت، بسیاری در اروپا، از جمله کمیسیون اروپایی پیشنهاد کردهاند که ایران میتواند به تامینکننده اصلی گاز اروپا تبدیل شود. چنین پیشنهادهایی از نظر تئوریک کاملا هماهنگ با رویکرد جدید اتحادیه اروپا در تنوع بخشی به منابع تامین گازی اش است. اما نگاهی دقیق تر به چشم انداز کوتاه مدت و درازمدت صنعت گاز ایران نتیجه چندان امیدوارکنندهای از تبدیل شدن ایران به تامینکننده عمده گاز اروپا به دست نمیدهد. این گزارش افزود: در کوتاه مدت صنعت گاز ایران به احتمال فراوان بر بازار داخلی و بهصورتی محدود بر صادرات منطقهای متمرکز خواهد بود. پس از توافق هسته ای، ایران قرار است استراتژی انرژی خود را بر توسعه بخش نفت متمرکز کند. در این چارچوب، ممکن است گاز بیشتری برای تزریق به میادین نفتی مورد استفاده قرار گیرد تا رشد تولید و صادرات نفت این کشور را تضمین کند. همچنین ایران تلاش خواهد کرد از منابع گازی خود برای افزایش رقابتپذیری اقتصادش استفاده کند، به این صورت که بخش بیشتری از تولید برق در این کشور از طریق گاز طبیعی ارزان قیمت تامین خواهد شد و سرمایهگذاری بیشتری در بخش خودروهای گازسوز انجام خواهد گرفت تا مصرف نفت در داخل کاهش یابد و این نفت بتواند به بازارهای خارجی صادر شود.
تحت این شرایط، دشوار میتوان انتظار داشت که در کوتاه مدت صادرات گاز ایران به میزان قابل توجهی افزایش یابد. در زمینه چشم انداز دراز مدت، ایران به احتمال زیاد به دنبال صادرات گاز به آسیا خواهد بود تا اروپا. طی سالهای اخیر، ایران تمرکز ویژهای بر پیشبرد پروژه خط لوله انتقال گاز به پاکستان داشته است. اگر این پروژه نهایی شود، به راحتی میتوان آن را تا هند نیز امتداد داد. با توجه به اینکه نیاز هند به واردات گاز پس از سال 2030 به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت، این طرح در دراز مدت برای ایران اهمیت بالایی خواهد داشت. علاوه بر این خط لوله، ایران به دنبال ساخت تاسیسات الانجی در میدان گازی پارس جنوبی خواهد بود. در دهههای اخیر چند شرکت اروپایی و آسیایی در این پروژهها مشارکت داشتهاند، اما در نهایت به دلیل تحریمها از این پروژهها کنار کشیدهاند. ال ان جی برای ایران از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا این انعطافپذیری را به آن میدهد تا بدون اتکا به خطوط لوله گاز خود را به بازارهای بینالمللی برساند و با توجه به فضای بیثبات محیط پیرامونی ایران، این مساله اهمیت بالایی برای تهران دارد. مانع دیگر بر سر راه صادرات گاز ایران به اروپا نبود زیرساختهای لازم است. علاوه بر روش الانجی، گاز ایران میتواند از طریق خط لوله به اروپا صادر شود. اما این کار نیازمند توسعه قابل توجه ارتباطات بین ایران و ترکیه. ایجاد یک خط لوله جدید برای انتقال گاز از طریق ترکیه به اروپاست.
منبع: تسنیم