به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی "
نفت ما"، این درحالیست که خسرو رودانی، مدیرعامل شرکت جندی شاپور که بسیاری از پروژه های مهم کشور را به سرانجام رسانده است در اوایل سال گذشته با ارسال نامه ای به علیرضا افتخاری، مدیرعامل وقت صندوق بازنشستگی کشوری که همانطور که در تصویر گویاست، هشدار می دهد که برای نجات پروژه و به سرانجام رساندن آن اقدام عملیاتی نماید. نامه ذکر شده که به بسیاری از مقامات و مسولان نظارتی و تصمیم گیر نیز ارسال شده، خواسته برای پروژه ای که ۸۵ درصد آن تکمیل شده است اقدامی عاجل صورت بگیرد تا سرمایه بازنشستگان کشور در این پروژه به ثمر بنشیند!
هرچند بررسی های " نفت ما " نشان می دهد که تغییر مدیریتهای متعدد که حدود هفت مورد و غالبا ناکارآمد بوده است، بدلیل عدم بررسی کارشناسانه و خصوصا بی طرفانه و اکتفا به حرف و حدیث ها به جای تشخیص گلوگاه های پروژه و عدم اشراف به واقعیات پروژه منجر به انحراف آن شده است!
از طرفی بررسی آرای صادره از جانب داوری و دادگاه که تاکنون در خصوص پروژه پادجم صادر شده است نشان می دهد که اختلاف فاحش و معناداری میان واقعیت موجود و برخی از ادعاهای مطرح شده از سوی کارفرما وجود دارد.
" نفت ما " بنابر رعایت اصل امانتداری، نامه مذکور را عینا و بدون دخل و تصرف منتشر می نماید تا افکار عمومی در تشخیص اینکه بدخواهان و سنگ اندازان این پروژه ملی چه کسانی هستند با دقت نظر بهتری قضاوت کنند.
متن نامه مذکور به شرح زیر است؛
متأسفانه تخلفات ناشیانه مجموعه تحت امر حضرتعالی، پا را از حد قابل لاپوشانی فراتر گذاشته و ضمن خواباندن یک ساله و پاره پاره کردن پروژهای که 85 درصد پیشرفت داشته است، تنها به گزارشات ساختگی و حذف نیروهایی که در واقع حافظه پروژه بودهاند اکتفا نشده بلکه به واگذاری بخشهایی از آن با قیمتهای چندبرابری و شرایط خاص و بدون روشن شدن فصل مشترک و به اجرا گذاشتن تضامین این شرکت نیز کشیده شده است، که حضرتعالی میبایست پاسخگوی آن باشید.
در نهایت نهادهای نظارتی به واقعیت امر و علل عقبافتادگی پروژه تا این مقطع پی خواهند برد، گرچه که شما حتی یک جلسه برای واقف شدن به این موضوع با ما برگزار نکردید و بنده آن را حمل بر تصمیم از قبل اتخاذ شده به دلایل نامعلوم گذاشتهام و پس از درخواستهای مکرر، دیگر وقت و تلاش خود را برای روشن کردن ذهن حضرتعالی صرف نکردم اما لازم است مطالبی را خدمتتان عرض نمایم.
قطعاً این پروژه مانند بسیاری از پروژهها، افرادی را در خارج از کشور بر آن داشته که به گونههای مختلفی جلوی راهاندازی و پیشرفت آن را بگیرند در غیر اینصورت، اگر کسی کوچکترین اطلاعی از واحدهای پتروشیمی و ساخت آنها داشته باشد میداند که مفهوم و اهمیت لایسنسور در پروژههای پتروشیمی چیست و نیز میداند معنای پروسس گارانتی یا مکانیکال گارانتی چیست؟ و اهمیت آنها چیست؟
قطعاً اگر شخصی کوچکترین اطلاعی از واحدهای پتروشیمی داشته باشد میداند پروژه با 85% پیشرفت در شرایط خاص بینالمللی یعنی پیمانکار آن 100% ، کفایت لازم را داشته است و تکهتکه کردن این پروژه به منزله خواندن فاتحه پروژه میباشد و تاکنون نه تنها چنین اتفاقی در کشور بیسابقه بوده است بلکه مبادرت به این عمل سوالات زیادی را به اذهان تبادر میکند.
قطعاً اگر کسی کوچکترین اطلاعی از واحدهای پتروشیمی داشته باشد میداند مدیریت این کار را نباید به افرادی کمتجربه در خصوص مدیریت پروژههای پتروشیمی سپرد و پروژه را با پروژههای شهرداری نباید اشتباه گرفت.
قطعاً اگر کسی کوچکترین اطلاعی از طرحهای احداث پتروشیمی داشته باشد میداند که انواع پروژههای EPC کدام است و با ذکر کلمه Lump Sum سر او را نمیتوانند کلاه بگذارند.
لازم است بدانید احجام اولیه قرارداد در واقع همان سالهای اولیه پیمان تقریباً انجام شد و شما از مشکلات تعهدات کارفرما به کل بیاطلاع و غافلید.
قطعاً اگر کسی در صنعت سابقه کار داشته باشد میداند وجه امانی تضامین چیست و امانت یک شرکت سیساله را بدست هر آدم نااهل و بیمسئولیتی نخواهد داد تا او بتواند بیلیاقتی خود را با فرافکنی به سمتی دیگر سوق دهد و بدون در نظر گرفتن این موضوع که این شرکت پروژههای ملی و حساس دیگری نیز دارد و عمل آنها قطعاً به آن پروژهها نیز صدمه خواهد زد. ضمن اینکه ضربه به اعتبار یک شرکت بزرگ قطعاً تبعات سنگینی خواهد داشت.
قطعاً اگر کسی از قانون و عدالت بویی برده باشد میداند در اختلافات دوطرف قرارداد یا باید به حرف دوطرف گوش کرد و یا طبق قانون و قرارداد و عرف، آنها را به مرجع داوری ارجاع داد و منصفانه قضاوت کرد.
قطعاً اگر مدیری بیغرض باشد خصوصاً در این پروژه حداقل دو سوال را باید پاسخ بگوید:
چرا از مرجع داوری هراس دارند وشرط تمدید قرارداد را عدم رسیدگی و عودت از داوری گذاشتهاند؟
چرا با وجود کارهای اضافه عدیده انجام شده و محرز و ابلاغ و تأیید شده، مدتهای مدید هیچگونه رسیدگی از سوی کارفرما صورت نپذیرفته اما از آن طرف پیمانکار را با وجود مطالبات بیشمار و ارجاع به مرجع رسیدگی با توافق طرفین، زیرفشار گذاشته و تضامین او را ضبط میکنند. این به جز غرضورزی و عدم اشراف مدیران ارشد نسبت به واقعیات نشان دیگری ندارد.
شاید در ابتدا به نظر میآمد که از بیاطلاعی مدیران ارشد با دادن گزارشات ساختگی و بیپایه سوء استفاده میگردد، اما پیگیریها و گزارشات متعدد ما به بالا ، ما را شگفتزده کرد. زیرا هیچ عکسالعملی دیده نشد و حتی جلسهای برای توضیح با ما برگزار نشد.
شما بعنوان یک مدیر در جمهوری اسلامی موظفید با تمامی توان از شرکتهای توانمند داخلی حمایت کنید نه اینکه کمر به ضربه و نابودی یک شرکت با سی سال سابقه موفق در جمهوریاسلامی ببندید،
شرکتی که غالب پروژههای خود را طی این مدت با تقدیرنامه و قدردانی حتی از دست چهار وزیر محترم به پایان رسانده است.
شاید مفهوم به اجرا گذاشتن ضمانتنامه یک شرکت سیساله را نمیدانید که قطعاً خواهید فهمید.
آیا این پرسش در ذهن شما پیش نیامد که چگونه 900 نفر از سایت پروژه خارج شدند بدون هیچگونه اعتراض و اعتصاب که قطعاً یکی از اهداف بازیگردانان پشتپردهای که ماهها از پرداخت به این شرکت به بهانههای سادهلوحانه جلوگیری کردهاند، همین بوده است.
شما حتی مطلع نیستید که مهندسی این پروژه بجای 18% تعهد قراردادی، 95 درصد توسط پیمانکار انجام گرفت و خود مهندسی و انجامش نیاز به صرف زمان زیادیست و هنوز حتی یک سنت از بابت آن پرداخت نگردیده.
شما حتی برایتان سوال پیش نیامد ، اگر شرکت جندیشاپور خدایی ناکرده متقلب بود چرا در کیفیت کالا که خود منبع سودآوری است نه تنها تقلب نکرده است بلکه از بهترین برندهای جهانی در سختترین شرایط بینالمللی و تشدید تحریم که در کلیه پتروشیمیها بینظیر بوده است، کالا را تهیه کرده است؟
چگونه برایتان سوال پیش نیامده است شرکت جندیشاپور چرا بهترین طراح جهانی پتروشیمی را آورده است و چرا و از کجا اضافه بر پرداخت کارفرما از بابت مهندسی، پرداخت نموده است، ضمن اینکه هنوز بدهیهای بیشتری باقیمانده است؟
حتی خباثت را تا بدانجا پیشبردهاند که گفتهاند شرکت جندیشاپور برای ما دعوای بینالمللی درست کرده است!
خوب این هم روشن خواهد شد که چه عواملی مسبب چنین معضلاتی بودهاند و با ناشیگری خود چه صدماتی وارد نمودهاند.
فرض کنید قوانین قراردادها و قضایی به گونهای دگر بود و گفته بود چون شرکت مجری طرح، متعهد و بدهکار به وندورهای عدیدهای خواهد شد لذا کارفرما میبایست به پیمانکار تضامین بسپارد و کار دچار اختلاف میشد. آیا در این حالت بدون در نظر گرفتن مطالبات طرفین و مراجعه به مراجع داوری ما باید تضامین شما را به اجرا میگذاشتیم که حداقل خسارات آن این بود که قدرت مالی، اعتباری شما را تضعیف و از همه مهمتر لطمه معنوی و مالی شدید به برند شما وارد میشد، کاری که هماکنون عکس آن صورت گرفته است.
شما حتی نمیدانید که پیمانکار در بسیاری از موارد چند برابر تعهد قراردادی خود را انجام داده است.آیا نپرسیدهاید چرا مدیران جم و پادجم که ادعای تأخیر پیمانکار را داشتهاند به تعهدات و الحاقیات فیمابین پایبند نبودهاند.
آنان که ادعای پایبندی به قوانین را دارند پس چرا خود به قوانین عمل نکردهاند تا حدی که نه تنها از توافقات رسمی و محضری خود عدول کرده ، حتی پا را فراتر گذاشته و به رأی داوری توافق شده، اعتنایی نکردهاند.
در هر صورت عملکرد یک سال گذشته آقای سعیدی و آقای شمسایی گواه بر مدیریت ناکارآمد آنهاست و کوچکترین کار آنها تأخیر یکساله فعلی پروژه و در ادامه بیشتر و بیش از آن عدمالنفع آن خواهد بود.
به هرحال ضمن آرزوی موفقیت برای تمامی مدیران واقعاً متعهد و متخصص و دلسوز به حال مملکت و پایبند به ارزشها، مطمئناً بررسیهای نهادهای نظارتی، واقعیات را به زودی، به روشنی روز آشکار خواهد کرد و انشاالله که در پیشگاه حق و عدالت ، روسفید باشیم.
با تشکر
خسرو رودانی
مدیرعامل