وقتی قانونگذار این همه امتیازت برای سازنده و تامین کننده مالی پالایشگاه و پتروپالایشگاه در نظر میگیرد، چرا مجتمع پالایشی سیراف تاکنون به بهرهبرداری نرسیده است. امروز میتوان گفت در نتیجه عدم پیشرفت فیزیکی و مشکل در فایننس و تامین مالی پروژه، انحلال و تعطیلی شرکت زیر ساخت فراگیر پالایشی سیراف را به دنبال داشتهاست.
پالایشگاه سیراف از حرف تا عمل؟
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی"نفت ما "، عملیات اجرای طرح فراگیر پالایشی سیراف با ظرفیت ۴۸۰ هزار بشکه در روز به عنوان بزرگترین پالایشگاه میعانات گازی در دنیا در خرداد ماه 1394 با هدف جلوگیری از خام فروشی میعانات گازی، ایجاد ارزش افزوده، اشتغالزایی و تضمین تولید حداکثری از میدان گازی پارس جنوبی در قالب هشت پالايشگاه ميعانات گازي مستقل هر يك به ظرفيت ۶۰ هزار بشكه در روز با الگوي فرآيندي مشابه در منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس جنوبي (سايت 2 -كنگان) بین فازهای ۱۳ و ۱۹ توسط شركتهاي واجد شرايط آغاز شد که میتوانست با بهرهبرداری به موقع به نوعی خنثیسازی تحریمهای نفت و میعانات گازی کشور به حساب آید.
در این رابطه «شرکت زیرساخت فراگیر پالایشی سیراف» در سال ۱۳۹۳ با هدف انجام فاز توسعه طرح شامل طراحی مهندسی پایه، خرید تکنولوژی، اخذ مجوزهای قانونی از مراجع دولتی ذیربط و همچنین مذاکره با بانکها و بیمهها و شرکتهای پیمانکاری برای اجرای پروژه در قالب EPC+F و مدیریت بر اجرای قرارداد EPC و همچنین مدیریت و هماهنگی بین پالایشگاههای هشتگانه در زمان ساخت، راهاندازی و بهرهبرداری تأسیس شده و عملیات اجرایی طرح از خردادماه ۱۳۹۴ آغاز شد.
طراحی این پالایشگاه در ابتدا با انتخاب 8 سرمایهگذار به صورت یک مجتمع پالایشی با ٨ واحد به ظرفیت۶٠ هزار بشکه در روز آغاز شد. به تدریج با بروز مشکلاتی همچون نواقص و ایرادات اساسی در طرح اولیه وزارت نفت، عدم توان تامین مالی طرح و در نتیجه اختلاف سرمایهگذاران با یکدیگر باعث شد تا ظرفیت پالایشی پروژه، ترکیب سرمایهگذاران و تغییر زنجیره ارزش نهایی تغییر کند که باعث تاخیر در اجرای طرح اولیه شد.
شرکتهای سرمایه گذار طرح در ابتدا عبارت بودند از: 1- پالایش سیراف پیشگامان ناموران، 2-پالایش میعانات گازی آدیش جنوبی (سهامی خاص)،3- شرکت پالایش کیمیاسازان کسری،4- شرکت پالایشی میعانات گازی شیرینو،5-شرکت جاوید انرژی پرتو ،6-پالایشگاه ستاره سبز سیراف، 7- شرکت سرمایهگذاری اهداف، 8-هفت ستاره فرهنگ ایرانیان،9-شرکت نفت و گاز آریا (هلدینگ تاپیکو).
لذا از ابتدای سال 1397، تغییراتی در ساختار پروژه سیراف با اضافه شدن سهامداران جدید، حذف یا ادغام برخی از پالایشگاهها و همچنین اضافه شدن طرحهای پتروپالایشی انجام گرفت. در نهایت طرحهای باقیمانده در سیراف به ظرفیت 300 هزار بشکه در روز کاهش پیدا کردند.
«پالایشگاه ستاره سبز سیراف» با ظرفیت 120 هزار بشکه و «شرکت توسعه پالایشی پیشگامان سیراف»، «شرکت پالایش میعانات گازی آدیش جنوبی » و «شرکت جاوید انرژی پرتو» هرکدام به ظرفیت 60 هزار بشکه طرحهایی بودند که در نهایت مقرر شد با زیرساختهای مشترک روند احداث خود را شروع کنند. همه این شرکتها از طرف وزارت نفت شرایط دریافت تنفس خوراک ذیل قانون «حمایت از توسعه صنایع پاییندستی نفت و میعانات گازی» به جز شرکت آدیش جنوبی که تمایلی برای دریافت تنفس خوراک نشان نداد، را دریافت کردهبودند.
علاوه بر این 4 شرکت توسعهدهنده طرحها، «شرکت زیرساخت فراگیر پالایشی سیراف» نیز در این پروژه دخیل بوده و مسوولیت اجرای فعالیتها و ایجاد امکانات مشترک میان پالایشگاههای مجتمع پالایشی سیراف را بر عهده داشته است.
آیا شرکت زیر ساخت فراگیر پالایشی سیراف، منحل شدهاست؟
شرکت زیرساخت فراگیر پالایشی سیراف با هدف مدیریت و هماهنگی بین پالایشگاههای هشت گانه سیراف در سال ۱۳۹۳ تاسیس شد و وظایف اصلی اجرای فاز توسعه طرح، مذاکره با بانکها و بیمهها و شرکتهای پیمانکاری برای تامین مالی اجرای پروژه را بر عهده دارد.
مضافا شرکت زیرساخت فراگیر پالایشی سیراف میبایستی محصولات تولیدی خود را به پالایشگاههای هشت گانه سیراف تهیه و تدارک بییند و وظیفه تامین یوتیلیتی و لجستیک را نیز برعهده دارد که در این میان تصفیه آب دریا و تأمین آب خنک کن، آب آتش نشانی، آب صنعتی، آب شرب و آب بدون املاح، تصفیه گازهای ترش، تصفیه پساب، پست و تأمین برق سایت، پست اسکله، فلرینگ، ايستگاه نشاني و غیره را بر عهده دارد. ارائه خدمات حقالعملکاری شرکت زیرساخت فراگیر پالایشی سیراف به پالایشگاههای هشت گانه نیز بر عهده شرکت زیرساخت فراگیر پالایشی سیراف است. همچنین هر یک از پالایشگاههای هشت گانه سیراف ۱۲درصد و گروه پتروشیمی تابان فردا 4 درصد در شرکت زیرساخت فراگیر پالایشی سیراف سهم دارند.
هرچند از زمان کلنگزنی طرح پالایشی سیراف تاکنون اقداماتی برای پیشبرد این پروژه از جمله تسطیح و آمادهسازی زمین، تحویل بسته کامل مهندسی طراحی پایه، اخذ مجوزهای قانونی موردنیاز شامل قرارداد تامین خوراک با امور بینالملل شرکت ملی نفت، قرارداد خرید گاز طبیعی با شرکت ملی گاز، مطالعات پدافند غیرعامل، مجوز برداشت آب از دریا، مطالعات زیست محیطی و اخذ مجوز، تامین برق دوران ساخت، تامین برق دوران بهرهبرداری و همچنین قرارداد خرید فناوری واحدهای تحت لیسانس این طرحف انجام شدهاست، اما میزان پیشرفت پس از گذشت بیش از 7 سال آن هم برای طرحی که حمایتهای ویژه مسوولان وقت یعنی بیژن زنگنه وزیر سابق نفت و علیرضا صادق آبادی مدیرعامل سابق شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی را داشت «تقریباً هیچ» است.
طرح «شرکت آدیش جنوبی» از همان سال 1397 بدون پرداخت بدهی و واگذاری سهام خود در شرکت زیرساخت از این ساختار یک طرفه خارج شده و به صورت مجزا فرایند احداث خود را ادامه داد. این شرکت با توجه به دریافت تسهیلات از صندوق توسعه ملی تاکنون پیشرفت بیش از 50 درصدی داشتهاست. البته چگونگی دریافت تسهیلات از صندوق توسعه ملی توسط آدیش جنوبی نیز به نوبه خود جای بحث و تعجب دارد. حمایت مسوولین وقت وزارت نفت و مسوولین که خود شرکت زیرساخت فراگیر پالایشی سیراف را تاسیس کرده و مدتی نیز مدیریت این شرکت را برعهده داشتند، توانستند بدون هماهنگی با شرکت زیرساخت فراگیر پالایشی سیراف به طور جداگانه کار خود را در پروژه پیش ببرند.
از میان سه طرح باقیمانده، عدم مشارکت سرمایهگذاران این طرحها در رفع تعهدات مالی به «شرکت زیرساخت فراگیر پالایشی سیراف» از سال 1397 تاکنون و همچنین نداشتن عزم جدی برای پیشرفت طرحها، آینده مبهمی را م زده است.
علیرغم برگزاری جلسات متعدد به منظور تامین مالی توسعه زیرساختهای مشترک و مشارکت در افزایش سرمایه شرکت زیرساخت، سه طرح یاد شده که صاحبان سهام این شرکت هستند، مشارکت ناچیزی داشتهاند تا آنجا که در حال حاضر «شرکت زیرساخت فراگیر پالایشی سیراف» نه تنها قادر به پرداخت بدهیهای معوقه خود به پیمانکاران و منطقه ویژه پارس جنوبی نیست بلکه در پرداخت هزینه جاری و دستمزد کارکنان خود (زیر 100 نفر کارمند) نیز دچار تنگنا شده است. بر اساس شنیده های خبرنگار نفت ما، شرکت زیرساخت فراگیر پالایشی سیراف در آستانه تعطیلی قرار گرفته است.
روابط عمومی شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران در جوابیهای در 31 اردیبهشت 1399 در خصوص آخرین وضعیت پارک پالایشی سیراف اعلام کرد که طرح پالايشي فراگير سيراف جزء تكاليف و طرحهاي اولويتدار محوله به وزارت نفت نيز در برنامه ملي اقتصاد مقاومتي ميباشد و براساس آخرين تصميمات و توافقات صورت گرفته طرح مذكور با ظرفيت كلي 360 هزار بشكه در روز در قالب پروژههايي شامل شركت سرمايهگذاري نفت و گاز پارسيان به ميزان 120 هزار بشكه در روز، پالايشگاه تهران به ميزان 120 هزار بشكه در روز و شركتهاي آديش، شرکت سیراف پیشگامان (نارگان و ناموران) و شرکت جاوید انرژی پاسارگاد هر يك به ظرفيت 60 هزار بشكه در روز اجرا خواهد شد. البته در حال حاضر این ظرفیت 300 هزار بشکه در روز است.
پنجره فرصتی که بسته شد
قطعا راهکار عملیاتی جهت جلوگیری از ذخیرهسازی میعانات گازی مازاد و خنثی سازی تحریمها، تامین مالی پالایش آنها و ایجاد ارزش افزوده بیشتر است. موضوعی که در پالایشگاه ستاره خلیج فارس عینیت یافت و کشور را از واردات بنزین بینیاز و حتی تبدیل به صادرکننده فرآوردهها کرد.
لذا نباید مزایان نسبی همچون نزدیکی به مخزن پارس جنوبی، تامین یوتیلیتی (برق، گاز،آب و پساب) ، بندر، امتیاز امتیاز تنفس خوراک، نرخ بازگشت داخلی قابل قبول و در نهایت اشتغالزایی و افزایش تولید ناخالص ملی را در پروژه پالایشی سیراف از نظر دور نگهداشت.
مجموع تولید سالانه پالایشگاههای هشت گانه سیراف عبارت از ۰.۵ میلیون تن گاز مایع تصفیه شده، ۴.۵ میلیون تن نفتای سبک تصفیه شده، ۷ میلیون تن نفتای سنگین تصفیه شده، ۳.۶ میلیون تن سوخت جت و ۴ میلیون تن نفت گاز (مطابق با استاندارد یورو ۵) است.
آمارهای فوق بیانگر آنست که با ساخت و بهرهبرداری از 8 پالایشگاه سیراف سالانه 19.6میلیون تن (حدود 22 درصد ) به ظرفیت پالایشی کشور اضافه شده و ظرفیت تامین خوراک مایع پتروشیمیهای کشور 130 درصد افزایش مییابد. همچنین درآمد ناخالص سالانه حاصل از فروش محصولات پالایشگاههای سیراف حدود 13 میلیارد دلار در سال برآورد شدهاست.
همانطور که میدانیم این مجلس دهم بود که جور کم کاری وزیر نفت سابق را در ساخت پالایشگاه کشید و طرح افزایش ظرفیت پالایشگاههای میعانات گازی و نفت خام با استفاده از صندوق توسعه ملی و سرمایهگذاری مردمی را تصویب کرد. این طرح با هدف گذر از خامفروشی و ساخت پالایشگاه برای صادرات فرآوردههای نفتی، برای مقابله با تحریمهای نفتی تنظیم شده بود. در این طرح ابتدا یک پتروپالایشگاه به کمک سازمان بورس و با استفاده از سرمایههای مردمی تامین مالی می شود و طی مدت ۴ سال ساخته میشود. سپس به محض بهرهبرداری از یک تا دو سال تنفس خوراک برخوردار میشود. بدین ترتیب در دو سال اول، پتروپالایشگاه خوراک رایگان دریافت میکند و به سودآوری بالایی میرسد. سپس بهای نفت دریافتی را به صورت قسطی در سالهای بعدی پرداخت میکند. در این روش در همان سال اول بهرهبرداری کل هزینه سرمایهگذاری شده توسط مردم را همراه با سود به آنها برمیگرداند و در عین حال مردم سهامدار پتروپالایشگاه باقی میمانند. این تنفس خوراک از محل نفتی است که به دلیل تحریمهای نفتی با کاهش تکلیفی تولید مواجه شده و در مخازن نفتی کشور، بلااستفاده محبوس شدهاست.
حال جای سوال است وقتی قانونگذار این همه امتیازت برای سازنده و تامین کننده مالی پالایشگاه و پتروپالایشگاه در نظر میگیرد، چرا مجتمع پالایشی سیراف تاکنون به بهرهبرداری نرسیده است. امروز میتوان گفت در نتیجه عدم پیشرفت فیزیکی و مشکل در فایننس و تامین مالی پروژه، انحلال و تعطیلی شرکت زیر ساخت فراگیر پالایشی سیراف را به دنبال داشتهاست.
زنگنه در روز کلنگ زنی پروژه گفتهبود از مجریان این پروژه تضمین گرفته شده تا 35 درصد از سهام خود (حدود 1 میلیار دلار) را در فرابورس برای تحقق مالکیت عمومی که یکی از بخشهای مهم ابلاغیه رهبری در تحقق اقتصاد مقاومتی است، عرضه کنند و تا دو سال آتی (اواخر 96 یا اوایل 97) به سرانجام برسد. ولی هم اکنون حدود 4 سال از آن تاریخ میگذرد و پیشرفت خاصی رخ ندادهاست. حتی زنگنه در خصوص واگذاری زمین و خوراک در پتروپالایشگاههای دیگر مقاومت میکرد.
چرا پالایشگاهی که نیازی به مخازن انباشت ندارد و به دلیل نزدیکی به پارس جنوبی از طریق خط لوله میعانات را دریافت میکند، باید تامین مالیاش اینقدر پیچیده باشد و سرمایه گذاران با خصوصی و خصولتی با یکدیگر دچار اختلاف شوند. آنهم در حالیکه هزینه ساخت پالایشگاه میعانات گازی 60 درصد ارزانتر از پالایشگاه نفتی است. به راستی چه دستی در پشت پرده مانع از تکمیل و بهرهبرداری پروژه پالایشی سیراف میشود. چرا عدمالنفع و زیانی که از این بابت کشور متحمل شده، در نظر گرفته نمیشود.
مقام معظم رهبری در 17 اردیبهشت 99 در ارتباط تصویری با مجموعههای تولیدی فرمودند: "در این جهش تولید، برخی از بخشها، بخشهای پیشرو هستند، به اینها باید اولویت داده بشود. من چند بخش را اینجا ذکر کردهام: مثلاً در بخش نفت، توسعه ظرفیت پالایشگاهی؛ از قبیل همین پالایشگاه میعاناتی که در بندرعباس افتتاح شد و مراحل بعدی هم دارد که این مراحل بعدی طبعاً ثروت بیشتری را نصیب کشور خواهد کرد. یا مجتمع پالایشگاهی سیراف که ذکر کردند که این مجتمع مهمی است، تأثیرات زیادی خواهد داشت. یا اجرای طرحهای پتروشیمی که گفتند اگر این طرحها انجام بگیرد -آن طور که به من گزارش دادند- محصول ۵۰ میلیون تن، اول به ۱۰۰ میلیون تن، بعد به ۱۳۰ میلیون تن ارتقا پیدا خواهد کرد و از لحاظ ارزش به سه برابر افزایش پیدا خواهد کرد؛ که این مساله مهمی است. بخصوص در شرایط کنونی کشور و نیازی که به ارز وجود دارد، این طبعاً چیز بسیار با ارزشی خواهد بود."
علیرغم تاکیدات مقام معظم رهبری در سیاستهای اقتصادی مقاومتی مبنی بر پرهیز از خام فروشی نفت، و تصریح معظم له در 17 اردیبهشت 1397 به مناسبت روز کارگر و تاکید صریحشان در سال جهش تولید مبنی بر اجراي هرچه زودتر طرح پالايشي فراگير سيراف، نصبالعین مسوولان قرار نگرفتهاست.
بهرهبرداری از فازهای سه گانه پالایشگاه ستاره خلیج فارس با خوراک میعانات گازی پارس جنوبی، توانست کشور را از واردات بنزین بینیاز کرده و در مقابل تهدید تحریم بنزین مقاومسازی کند و حتی وارد باشگاه صادرکنندگان فرآوردههای نفتی شدیم و به نوعی جبرانکننده بخشی از فقدان درآمدهای نفتی شد. کافی است اشاره کنیم چهار کشور همسایه ترکیه، عراق، پاکستان و افغانستان به طور متوسط، روزانه بیش از ۱۴۰ میلیون لیتر فرآورده نفتی (معادل 1.5 میلیون بشکه ظرفیت پالایشی در روز) وارد می کنند، به عبارتی سهم حذف شده ایران از بازار جهانی نفت میتوانست صرف پالایش فرآوردهها در داخل کشور و صادرات آن به کشورهای همسایه شود و به نوعی جبران درآمدهای نفتی تحریم شدهباشد. امری که میتوانست با بهرهبرداری از پالایشگاه سیراف تحقق یابد اما پنجره فرصت توسط وزیر نفت سابق که مخالف پالایشگاه سازی بود، بستهشد.
برآیند پروژه پالایشی سیراف نشان داد که شاید هنوز بخش خصوصی هنوز در ورود به بخش نفت و گاز تردید داشته و یا اعتماد لازم به امتیازات در نظرگرفته شده ندارد. مضافاً باید بحث افت فشار در پارس جنوبی و تامین خوراک را جدی بگیریم.
به هر تقدیر شرکتهای موجود در طرح نباید هیچ دلیل برای عدم تامین مالی شرکت زیرساخت فراگیر پالایشی سیراف داشتهباشند.
شایسته است که وزارت نفت دولت سیزدهم توسعه زنجیره ارزش صنعت نفت را با حمایت از ساخت پالایشگاه و پتروپالایشگاهی همچون سیراف در راستای مانعزدایی و پشتیبانی از تولید و با هدف افزایش درآمدزایی ارزی به صورت جدی در دستور کار خود قرار دهد تا بخش خصوصی پیش از پیش دلگرمی و رغبت ورود به صنعت نفت را داشتهباشد.
به نظر میرسد تنها راهکار اجرایی و احیای شرکت زیرساخت فراگیر پالایشی سیراف، پرداخت حق سهم شرکتهای باقیمانده با توجه به شرح کار جدید است.