۶
۹
plusresetminus
تاریخ انتشارسه شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۷:۱۷
کد مطلب : ۱۳۳۲۱۲
 پنبه را از گوشتان بردارید،مدیر ایرانی برای همه ایران است؛

گروگان پتروشیمی در مرزبندی‌های قومیتی!

میثم قدیری
حوزه‌های جغرافیایی، ثروت‌های هزینه شده، دانش‌های تحصیل شده و ابزارهای توسعه جمع‌آوری شده از سراسر کشور، هیچ‌کدام نمی‌توانند ماهیت نفت و گاز را در تملک و ید قدرت و خواسته مطلوب خود دربیاورند.
گروگان پتروشیمی در مرزبندی‌های قومیتی!
 به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی"نفت ما "،   استان خوزستان در چند سال اخیر با حاشیه‌های مدیریتی بسیاری مواجه بوده است، به ویژه با عملکرد پرچالش و جنجالی استاندار سابق که از خوزستان به تهران کوچ کرد تا این بار سازمان استاندارد را مدیریت کند و در سیبل انتقاد مجامع و محافل قرار بگیرد. حاشیه جدید را مدیر دیگری از این استان در مراسم تکریم و معارفه استانداران قدیم و جدید به‌راه انداخت، آنجا که رئیس مجمع نمایندگان استان خوزستان، خواستار استفاده از مدیران بومی برای فعالیت شرکت‌ها و کارخانجات پتروشیمی در این استان شده است!
سید کریم حسینی، نماینده اهواز در خانه ملت با اشاره به اینکه مدیران غیربومی ۲۸ شرکت از ۳۰ شرکت پتروشیمی در خوزستان را مدیریت می‌کنند، خواستار آن شده که مدیریت در خوزستان به فرزندان خوزستان اختصاص یابد.
او همچنین خواسته مشخص دیگری دارد؛ آزمون استخدامی مربوط به خوزستان باید متعلق به جوانان ‌بومی این‌ استان باشد!

خوزستان ناگزیر از میزبانی پتروشیمی
منابع خدادادی سرزمین ایران در جنوب و جنوب غربی این کشور قرار دارد؛ بدون آنکه برنامه‌ریزی انسانی در آن دخیل باشد و کسی بخواهد لطفی کند و نفت و گاز را به خلیج فارس و خوزستان و بوشهر و ... ببخشد. اما استخراج آن برنامه هستی برای انسان بود؛ انسان در طول تاریخ آموخت که نفت، ماده‌ای انرژی‌زاست و بعدها با صنعتی شدن - که البته زمان آن خیلی هم دور و دیر نیست– نیازمندی خود به آن را بیشتر احساس کرد. پس انسان این بار با برنامه‌ریزی قبلی و خودخواسته نفت و گاز را استخراج کرد و در این راه سرمایه و هزینه را با مدیریت و دانش حاصل از علم و تجربه درآمیخت و بالقوه‌ها را به بالفعل‌ها تبدیل کرد.
این مسیر نیازمند لجستیک و تجهیز و مهندسی و نقشه‌برداری
و طرح‌ریزی و ساخت و اجرا و البته مدیریت بود که در ابتدای حضور کشورمان در آن یعنی در بیش از یکصد سال پیش در چاه‌های نفتی مسجد سلیمان، مدیرانی از کشورهای عموماً اروپایی آن را تأمین نرم‌افزاری کردند.
نیاز به بومی‌سازی و بعدها ملی شدن صنعت نفت، کشور را بر آن داشت تا دانش را به جوانانش بیاموزد و این راه تا اکنون استوار بوده است. رشته‌های نفت و گاز در دانشکده‌های تخصصی و دانشگاه‌های بزرگ تدریس می‌شدند و می‌شوند و جوانانی کارآمد تحویل سیستم نفت و گاز کشور می‌دهد. سیستمی که نه حوزه جغرافیایی، نه ثروت هزینه شده، نه دانش تحصیل شده و نه ابزارهای نیازمند توسعه جمع‌آوری شده از سراسر کشور، هیچ‌کدام نمی‌توانند آن را در تملک و ید قدرت و خواسته مطلوب خود دربیاورند.

چرا پتروشیمی‌ها در جنوب کشور احداث می‌شوند؟
نفت و به‌ویژه گاز، خوراک اصلی صنعت پتروشیمی محسوب می‌شود. معدن و خاستگاه نفت و گاز در کشور ما هم جنوب کشور است و اگر قرار باشد خوراک پتروشیمی‌ها به استان‌ها و مناطق دیگر کشور ارسال شوند، هزینه‌های تولید افزایش بسیاری خواهد داشت. همین معادله ساده پاسخ این سؤال است که چرا پتروشیمی‌ها در جنوب کشور احداث می‌شوند؟
همچنین صنایع پتروشیمی، صنایع آب‌بری هستند که در این باره استفاده از منابع دریا به‌صرفه، پایدار، مراقبت از محیط زیست و حفاظت از منابع آب شیرین محسوب می‌شود.
علاوه بر آن عمده محصولات تولیدی صنایع پتروشیمی به بازارهای خارجی صادر می‌شود که هدف اصلی تلاش برای توسعه این صنعت محسوب می‌شود. بنابراین انتقال این تولیدات به بنادر تجاری، موضوعی است که می‌توان بهترین تصمیم را گرفت، جایگزینی تهیه محصول در جوار آب‌های آزاد به جای انتقال عمدتاً همراه با خطرات احتمالی از مناطق مرکزی یا شمالی به بنادر استان‌های جنوبی. پس این نتیجه حاصل می‌شود که محصول پتروشیمی در حاشیه خلیج فارس و نزدیک‌ترین فاصله ممکن با اسکله‌های صادراتی احداث شوند.

سوءتفاهمی به‌نام تأکید بر استفاده از مدیران بومی
این انگاره‌ای بی‌منطق است که صنایع در نقاط جغرافیایی مختلف باید کادر مدیریتی و کارکنان بومی داشته باشد. پیش از این در رد این انگاره، سخن‌های زیادی به‌‌ زبان آمده و صفحات پرشماری قلمی شده است. حتماً شما هم خوانده‌اید و می‌دانید که غول‌های دنیای اقتصاد از دنیای فناوری تا کمپانی‌های اتومبیل‌سازی و حتی شرکت‌های نفتی، تجربه‌های بسیار موفقی در استفاده از مدیران کارآمد بدون در نظر گرفتن ارتباط مستقیم زادگاه شخص مدیر با محل فعالیت شرکت است.
حتی در تجربه‌های موفق‌تر می‌دانیم که مدیرانی از کشورهای خارجی برای توسعه صنعتی خاص در نظر گرفته می‌شود که نمونه بارز آن صنعت خودروسازی در کره جنوبی است که به مدد تلاش مردم این کشور با هدایت استعدادها
از سوی مدیران امتحان‌ پس داده شکل گرفته است.
شک نکنید که اگر مدیریت در مدیران شهر احداث و فعالیت یک کارخانه حتی کشور آن کارخانه محصور بماند، آن صنعت رشد بزرگی نخواهد داشت و در نهایت در همان شهر یا در صورت حمایت‌های ملی در سطح همان کشور حرفی برای صحبت خواهد داشت.
به این سؤال کمی فکر کنید، اگر صنایعی مانند خودروسازی ما از مدیران کارآمد خارجی بهره‌مند بود آیا ما هم می‌توانستیم همانند کره جنوبی اتومبیل‌های خود را در سطح جهانی به‌فروش برسانیم یا مثل الان با تکنولوژی‌های چند دهه قبل دل خودمان را به این خوش می‌کردیم که چون واردات خودرو ممنوع است، محصولات ما هم به جبر به‌فروش مردم می‌رسد؟
این وضعیت برای صنایع بزرگ کشورمان هم متصور است و برای صنایع بومی‌سازی شده در خصوص مدیران توانمند و مستعد از سراسر کشور.

مدیر ایرانی برای همه ایران است
خوزستان و بوشهر از دهه‌های قبل و با صرف منابع مالی و نیروی انسانی از سراسر ایران به قطب پتروشیمی و صنعت نفت و گاز کشور تبدیل شده‌اند و حالا رئیس مجمع نمایندگان استان خوزستان مدعی است که مدیران خوزستانی باید بر رأس صنایع پتروشیمی قرار بگیرند و آزمون استخدامی پتروشیمی مربوط به صنایع مستقر در خوزستان باید متعلق به جوانان ‌بومی این‌ استان باشد.
مصرف انتخاباتی داشتن این سخنان آشکار است، اما نگرانی از این است که محقق نشدن این شعارهای انتخاباتی، جریانی ایجاد کند مبنی برای مطالبه صنایع نفت و گاز و پالایشگاهی و پتروشیمی به نفع یکی دو استان. بحرانی که با اصرار و پافشاری افرادی همچون سید کریم حسینی، نماینده اهواز می‌تواند جنس هویت به خود بگیرد.
اما در پاسخ به این ادعای واهی آیا موارد بالعکس هم مورد تأکید حسینی و همفکران او هستند؟ ‌اینکه این گروه مانع مدیریت و اشتغال مدیران مستعد خوزستانی در استان‌های دیگر و در تهران و اصفهان و فارس و خراسان و ... که مدیر توانمند بسیار دارند شوند! این خواسته‌ای غیرمنطقی و نامعقول است، همچنانکه اگر بگوییم برای صنایع فعال در استان خوزستان باید از مدیران و کارکنان خوزستانی استفاده کنیم و لاغیر. بدون شک مرزبندی‌های اینچنینی، مرزبندی‌ قومیتی است که در آن منطق و علت تامه دیده نمی‌شود و نتیجه آن می‌شود که پتروشیمی در مرزبندی‌های قومیتی، گروگان گرفته شود.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی


ایران منش
احسنت به نفت ما
مطلب عالی و بسیار لازم برای عده ای پوپولیست که هیچ فهمی از پتروشیمی ندارند
حسین
با عرض سلام ، لازم است به این نکته توجه شود که اعتراض عمده به مدیران پروازیست، مدیران غیر بومی که حتی حاضر نیستند ساکن منطقه خوزستان شوند و هزینه پرواز و هتل آنها در ماه برابر حقوق ۲۰ نفر کارگر است.مدیران غیر بومی که حاضر نیستند حتی یک روز خانواده خود را به منطقه محروم ببرند و در حالیکه یکی از اصول مدیریت رفتار سازمانی فهمیدن شرایط زندگی و معیشت کارکنان اسن ، این مدیران بی خبر از شرایط منطقه ۳ روز در هفته با پرواز میآیند و حق ماموریت میگیرند و میروند.
باعث تاسف است که سایت خبری مثل شما ( نفت ما) بجای حمایت از محرومین و فشار به مدیران برای ماندن در مناطق محروم و درک مشکلات منطقه و کارگران ، همیشه به دنبال حاشیه سازی و حمایت از سفره چرب مدیران نفتی هستید.
فیض منش
من هم با شما هم نظرم اما توسعه و محرومیت زدایی وظیفه صنایع نیست؛ وظیفه حاکمیت است اما توسعه صنعت پتروشیمی اگر به همین اندازه گسترش نمیافت معلوم نبود امروز چه بر سر کشور می آمد! بنظرم باید به موضوع کلانتر نگاه کرد. موضوع اینکه بایستی منطقه رو پتروشیمی ها آباد کنند تصور اشتباهی است. اشتغالزایی و توسعه و محرومیت زدایی وظیفه حاکمیت است.
یه پتروشیمی با ده سال سرمایه گداری و یکی دو میلیارد دلار پول ساخته میشه همش ۱۰۰۰ نفر توش کار میکنن
اونوقت امت همیشه در صحنه منطقه در سه شبانه رور بیشتر از ۱۰۰۰ تا توله میسازن
این ادبیات توهین آمیز بیانگر شخصیت نویسنده این نظر است. بهتر است قبل از نظر دادن کمی تفکر کنیم
ایمانی
سلام، به نظر من شما دارید قضاوت یک طرفه میکنید ، انصافا حق تحصیلکرده های بومی هست که در پتروشیمی های منطقه خودشون بکار گیری بشن، با چه استدلالی یک فرد غیر بومی سکان یه پتروشیمی رو بدست میگیره و با پارتی همشهریهای خودش رو استخدام میکنه و بومیها باید بشینن تماشا کنن. این ظلم و بی عدالتیه،
ساداتی
آیا تا کنون با خود فکر کرده اید که چرا باید در یک منطقه از کشور کارخانه های پتروشیمی احداث شود و با آلوده کردن هوای منطقه و محیط زیست منطقه و آلوده کردن دریا که محل کسب ماهیگیران منطقه است و آلوده شدن ماهی های آن منطقه ، بشدت به مردم آسیب برساند و تنها خیری که میتوانست داشته باشد یعنی اشتغال زایی را هم نصیب مردم منطقه نکند،، یعنی مدیر و کارکنان غیر بومی بیایند محیط زیست مردم را آلوده کنند و خودشان هم حاضر نباشند ساکن آنجا شوند.
واقعا اولین ضرورت در حال حاضر بومی گزینی و انتصاب مدیران بومی در جهت درک شرایط منطقه و درک نیاز ها میباشد
و به نظر میرسد نمایندگان استان خوزستان خیلی دیر به این ضرورت توجه کرده اند . خیلی زودتر از این باید این ضرورت انجام میشد.
علی
با تشکر از متن خوبتون.
بومی گرایی در خوزستان امروزه به کلیدواژه تجزیه طلبان ضدایران تبدیل شده .
بشدت باید با این موضوع مقابله بشه . خوزستان برای همه ایران است.
بحث اشتغالزایی و توسعه بجای خودش باید پیگیری بشه.
آرمان
ترس از دست رفتن صندلی مدیران غیر بومی باعث نوشتن این مقالات و فریاد هاست