جمهوری اسلامی ایران به طور کلی با کشورهای همسایه خود ، دستکم 28 میدان نفت و گاز مشترک دارد که میدان ذخایر نفتی و گازی آنها ، درصد چشمگیری از ذخایر کل ایران ، منطقه و جهان را شامل میشود . و بی شک میدان گازی پارس جنوبی ، بزرگترین و حساسترین میدان مشترک ایران به شمار میآید این میدان گازی که قطری ها آن را « میدان شمالی » می نامند یکی از بزرگترین میدانهای گازی مستقل دنیا با 1800 تریلیون فوت مکعب گاز است که در سال 1971 کشف شد . مساحت این میدان 9700 کیلومتر مربع است که 3700 کیلومتر مربع آن در آبهای ایران و مابقی در آبهای سرزمینی قطر واقع شده است . این میدان کشور کوچک قطر را به سومین کشور بزرگ گازی جهان تبدیل نموده است . قطر در حالی سال 1991 نخستین برداشت گاز خود از این میدان را آغاز نمود که نخستین فاز گازی ایران در منطقه عسلویه در سال ۲۰۰۱ میلادی آغاز بکار کرد . که این به معنای 11 سال عقب ماندگی در برداشت گاز از این میدان مشترک از سوی ایران است .
قطر در سال 1995 تنها حدود 10 میلیارد مترمکعب گاز از این میدان برداشت می کرد . اما این کشور با یک سرمایه گذاری سرسام آور بخصوص در بخش ال ان جی طی ۱۸ سال برداشت خود از میدان گازی مشترک با ایران را 15 برابر کرده و میزان آن را در سال ۲۰۱۲ به ۱۵۷ میلیارد مترمکعب رسانیده و پیش بینی می شود این رقم را در سال ۲۰۱۵ به ۲۳۷ میلیارد مترمکعب برساند . رشد چشمگیر صادرات ال ان جی نقش مهمی در افزایش رشد اقتصادی قطر داشته است . قطر سال گذشته با پشت سر گذاشتن اندونزی به بزرگترین صادر کننده ال ان جی جهان تبدیل شد . سود های مالی فراوان حاصل از این سرمایه گذاری قطر را نه تنها از بین کشورهای عرب حوزه خلیج فارس جدا کرده بلکه برای چند سال متوالی است که این کشور را به صدر کشورهای دنیا با بالاترین تولید ناخالص ملی رسانیده است . این حجم عظیم دلارهای گازی به جیب حاکمان قطر نه تنها در بالا بردن نرخ رشد اقتصادی بلکه در جایگاه سیاسی این کشور نیز تاثیر فراوانی نهاد و این کشور کوچک را به بازیگری مهم در منطقه حساس خاور میانه مبدل ساخته است .
اگر چه بنا بر قوانین حقوق بین الملل دریاها و معاهدات و قراردادها جهانی برداشت و استخراج منابع زیر بستر تابع مقررات خاصی است و در خصوص میدان مشترک ایران و قطر باید با توجه به خط نیمساز در فلات قاره انجام بگیرد ، اما دولت قطر چنان وضعیت اقتصادی و آینده کشورش را به گسترش استخراج و صادرات از میدان شمالی که با ایران در اختیار دارد پیوند داده و چنان حریصانه همه تلاش خود را برای بهرهبرداری از این منبع در راستای گسترش صنعت «ال.ان.جی» با مشارکت شرکت های بزرگ چند ملیتی که سهام بسیاری از این شرکت ها را هم تصاحب نموده است به کار میبرد که باعث شده سهم ایران از این میدان به شدت در خطر بیفتد . گذشته از دیرکرد یازده ساله ایران در آغاز برداشت از این میدان مشترک در مقایسه با قطر ، توجه به زیرساخت های صنعت گاز با جذب سرمایه گذاری های کلان خارجی توسط قطر باعث شده این کشور در میزان بهره برداری از میدان پارس جنوبی به میزان بسیار زیادی از ایران پیشی بگیرد . بطوری که برخی منابع میزان برداشت ایران از میدان گازی مشترک با قطر در سال 2012 را یک سوم این کشور یعنی کمتر از 60 میلیارد مترمکعب برآورد کرده اند . البته این عقب ماندگی ایران تنها مربوط به برداشت از ذخایر گازی در این میدان نمیشود . لایه نفتی پارس جنوبی که از نظر زمینشناسی روی لایه گازی قرار گرفته و بخش عمده این میدان که در طرف ایرانی کاملا مورد اکتشاف قرار نگرفته در محدوده مرزهای قطر است . طرف قطری هم اکنون با حفر بالغ بر 160 حلقه چاه ، نزدیک به 450 هزار بشکه در روز نفت سنگین از پارس جنوبی برداشت میکند و این در حالی است که تولید ایران از لایه نفتی هنوز به 35 هزار بشکه هم نرسیده است... ، بنا بر یک برآورد رسمی ، زیان حاصل از زمان از دست رفته ، بابت دیرکرد در اجرای فازهای میدان گازی و نفتی پارس جنوبی ، بالغ بر 317 میلیارد دلار است و این در حالی است که اشتهای سیری ناپذبر قطری ها در استخراج از پارس جنوبی باعث شده شیب زیان دهی ایران از عقب افتادگی در بهره برداری از این میدان با شتابی فزاینده در حال اوج گیری باشد . زیرا عملا امکان جلوگیری از حرکت نفت و گاز به سمت منطقه شمالی وجود ندارد و برداشت بیشتر قطر، موجب جایگزینی شدن گاز و نفت برداشتی این کشور با گاز و نفت سهم ایران میشود و سرمایه ملی ما در میان غفلت و تعللی دردناک در حال سرازیر شدن به سمت قطر است .
گرچه در سطوح ارشد مدیریتی وزارت نفت در تمامی دولتهای گذشته و حتی منطبق بر نقشه راه برنامه توسعه پنج ساله کشور توجه ویژه و اولویت سرمایه گذاری در میادین مشترک نفتی و گازی با همسایگان در صدر برنامه های ایشان قرار گرفته بود و در عمل نیز شاهد اقدامات مثبتی بودیم اما حقیقت تلخ ماجرا این است که به جز موارد اندک و استثنایی چون میدان «هنگام» که بین ایران و عمان مشترک است و دارای ذخایری بیش از هفتصد میلیون بشکه نفت درجا و نزدیک دو تریلیون فوت مکعب گاز می باشد . شاهد پیشی گرفتن برداشت ایران در بهره برداری از این میدان نسبت به شریک عمانی هستیم اما متاسفانه در سایر میادین مشترک با دیگر همسایگان خود بسیار عقبتر و ضعیف تر عمل نموده ایم . بعنوان نمونه های دیگر به غیر از پارس جنوبی می توان به میزان برداشت ما از میادین «سلمان» ، «فرزام» و« نصرت »که با کشور امارات متحده عربی مشترک هستیم نگاهی انداخت و مشاهده کرد که میزان تولید امارات از سه میدان نامبرده ، نزدیک به سه برابر ایران است.. ویا میادین اسفندیار و فروزان و گازی فرزادA وB که میدانهای مشترک ایران و عربستان هستند . هماکنون برداشت روزانه عربستان از میدان فروزان ده برابر استخراج نفت ما از این میدان است واز آنجا که شیب مخزن به سمت عربستان است طولانی شدن دیرکرد ایران در بهرهبرداری از این مخزن ، باعث از دست دادن منافع عظیم و به زیان کشور خواهد بود . ایران در مرز خود با عراق ، نیز دارای میادین مشترک زیادی است که مهمترین ان میدان نفتی ازادگان می باشد . میدانی که با هفده میلیارد بشکه نفت یعنی معادل کل ذخایر نفتی کشور الجزایر آن را یکی از غنی ترین میادین نفتی جهان تبدیل کرده است.. وجود چنین ذخایر ارزشمندی در کنار میل و نیاز شدید کشور عراق به افزایش درآمدهای نفتی بعد از تحولات سیاسی این کشور، خود باعث شد این کشور در سه سال اخیر، هفتاد بلوک اکتشافی و 65 میدان نفتی خود را به مناقصه جهانی بگذارد . در این مناقصهها ، شرکتهای بزرگی ازامریکا ، انگلستان، فرانسه، نروژ، روسیه، چین و مالزی شرکت کرده و برنده شدند . با انجام این مناقصات ، شرکتهای برنده ، متعهد شدهاند بالغ بر بیست میلیارد در پروژههای نفتی عراق سرمایهگذاری کنند . سرمایه گذاری که با رساندن تولید این کشور به 12 میلیون بشکه در روز طی یک دوره پنج ساله عراق را به رقیبی بزرگ برای عربستان در عرصه جهانی تبدیل می کند . در دریای خرز نیز ما دارای میادین مشترکی هستیم که مهمترین آنها ، میدان مشترک البرز بین ایران و آذربایجان است.. دریای خزر با داشتن نزدیک 95 میلیارد بشکه نفت درجا در دل خود سومین منبع بزرگ نفت جهان به شمار میرود . در دو دهه گذشته ، شرکتهای معتبر جهانی حدود هشتاد میلیارد دلار در قالب همکاری با کشورهای پیرامونی در پروژههای اکتشاف و استخراج نفت این دریا هزینه کرده اند.. نخستین اکتشافات ایران در دریای خزر در اواخر دهه 90 میلادی در قالب همکاری مشترک با یک شرکت انگلیسی و همراهی شرکت «شل» پس از هزینه بیست میلیون دلار در مرحله لرزهنگاری انجام شد ، ولی بعدها متوقف ماند . پس از آن ، سرانجام ایران با ساخت سکوی نیمه شناور البرز با هزینهای بالغ بر پانصد میلیون دلار ، عملیات حفاری را در چهار کیلومتری ساحل و در عمق یکهزار متری آغاز کرد .گرچه با توجه به شرایط جغرافیایی خزر، ریسک عملیات حفاری و لزوم استفاده از تکنولوژی هزینه بر حفاری در آبهای عمیق و مهم تر از همه ممنوعیت سرمایه گذاری شرکت های چندملیتی نفتی در ایران باعث شده به رغم برخی کارها، ایران هنوز موفق به برداشت از میادین واقع در خزر نشود . در ریشهیابی دلایل این عقب افتادگی ها در رقابت با همسایگان در برداشت از منابع نفت و گاز در کنار دلیل اصلی کارشکنی های امریکا و دول غربی در قالب تحریم های شدید در حوزه های مختلف اکتشاف و استخراج و حتی صادرات و فروش نباید از ضعف ها و سوء مدیریت های در برخی مقاطع ، بستن قراردادهایی ضعیف که بعضا نه تنها وزارت نفت بلکه منافع ملی را نیز به چالش می کشد مانند ماجرای استات اویل و کرسنت به عنوان نمونه ، اجرا نشدن برنامههای زمان بندی شده در موعد مقرر به دلایل مختلف، ناتوانی در افزایش جذابیت برای سرمایه گذاران خارجی ،کمبود دانش فنی و تکنولوژی روز دنیا قابل اشارهاند که میتوان بر آنها علل و عوامل دیگری نیز افزود .
نقش نفت و گاز به عنوان محصولات استراتژیک در عرصه سیاسی و اقتصادی جهان امروز تلاش های شبانه روزی همسایگان ایران را در توسعه و برداشت هر چه بیشتر از این منابع هیدروکربنی بخصوص در میادین مشترک را توجیه می کند . ما برای رسیدن به حق و حقوق خود نباید انتظار داشته باشیم رقیب توقف کند تا ما به او برسیم بلکه باید با یک عزم ملی در تمامی سطوح حاکمیتی و با تکیه بر توان علمی و اجرایی جوانان متخصص داخلی که در عرصه های دیگر نشان دادند رسیدن به دانش روز دور از دسترشان نیست و سپردن کار به مدیران با تجربه و دلسوز در جهت توسعه شتابان این میادین مشترک همت گماریم تا با رساندن سطح برداشت به سقف مجاز و برابر با شرکای خود در صیانت از این سرمایه گرانقدر ملی سربلند باشیم .
احمد گلستانی صحت کارشناس ارشد روابط بین الملل کارمند شرکت پتروشیمی پارس