این روزها که بحث در مورد تشکیل کارگروه تعیین وزیر نفت بالا گرفته، بسیار به جاست که نکاتی را در خصوص تعیین وزیر نفت آینده به رییسجمهور منتخب یادآور شویم.
۱_ میخواهند دلالان اقتصادی بدل شده به دلالان سیاسی را به مدیریت صنعت، بازرگانی و تجارت منصوب کنند. نفت در اولویت کار آنها قرار دارد.
پس از انجام انتخابات ریاست جمهوری، گروههای دلالی اقتصادی پیشین، در هیبت و هیئت گروههای سیاسی ظهور کردند. خود به خوبی واقف هستید که گروههای دلالی اقتصادی که از بازار رانتی و زد و بند محور، به رندی و بازارخواری اعتیاد وافری دارند، همیشه در خلال شکافهای اقتصادی و معیشتی مردم لانه کرده و منافع خود را کشف میکنند. تبدیل این گروههای دلالی فاسد به گروههای سیاسی، مادام که یک ساختار متعادل و توسعه محور حاکم باشد ناممکن است. وجود تحریم و فشار زیست اقتصادی و فکری بر عموم مردم، همیشه موجب اخراج جامعهی دانشور از جامعه سازی و اتحاد معنوی میشود. در چنین شرایطی است که امکان ظهور نخبگان پیوسته به تعویق و انکار منجر میشود و نیروی دلال و بازاریاب، به مثابه نیروی موثر، نقش خردآفرین و تخصصی را تا حد تکنسینهای حرفهای و غیر موثر کاهش میدهند. اکنون ما متأسفیم که عرض کنیم، چون طی این سالها همین دلالان اقتصادی و مصرف کننده مدام میان دالانهای سیاست و شکاف های دلالی جا عوض کردهاند، کوشش میکنند با تولید دلایل و نظریات به ظاهر اقتصادی، خود را در جای مطالبات معوق ماندهی ملت بنشانند. ما با یک «اقلیت» ماندهی متخصص در نفت روبرو هستیم که جرأت سخن گفتن ندارند اما توان بالای مدیریت دارند. این گروه در اقلیت مانده از لحاظ سیاست اجرایی(اما متکثر در درون سازمان نفت) به علت اینکه ماشین تحقیر و تخفیف دانش و مدیریت نظرورز همواره از سرکوب استفاده کرده، به شدت ترسیده خاطر شدهاند.
البته در این باب آنقدر صحنه آشفته شده است که متأسفانه شاهد تجاسر و وقاهت پیشنهادهای بیشرمانه هستیم. جالب است که بعضی نظریه پردازان دارای رسانه هم بر طبل حلبیی این تفکر میکوبند و معتقدند همین نیروهای دلال اقتصادی و ایضاً سیاسی شده باید بر مسند حکومت نفت تکیه بزنند. قطع یقین حضور این چهرهها طی دو سال آینده به بحران بزرگ در نفت منجر خواهد شد. زیرا اغلب این افراد در چرخهی فساد آور سیاست_ دلالی، دارای رزومههای چاق و فربه شدهاند و به اصطلاح صاحب سبک هستند. این رزومهها به محض اینکه دچار شفافیت میشود، پر از پروندههای تخلف و فسادهای مشهود میشود. ازاینرو:
خواهشمندیم پیش از هر گونه تصمیم، پروندهی صاحبان رزومه های چاق و فربه را به نیرویی پاکدست و بادانش بسپرید تا معلوم شود قرار است آن افراد در صنعت نفت چه کنند و از حضور در این منصب چه خیالی در سر دارند!
۲_ بر این باورند که صنعت نفت لازم نیست «سر»داشته باشد، کارگر باید فقط تولید کند و کارفرما باید بفروشد:
یک تجربهی تلخ و هولناک از یک صنعت گسترده و وسیع، صنعتی فروپاشیده و بی مغز ساخته است. طی دهههای اخیر فرماندهی یک گونه از مدیریت بر این اعتقاد بوده که صنعت نفت به سیاق و سبک نظامی اداره شود. مکتبی که کوشیده تا مغز متصل نفت یعنی نیروی متخصص وارد ماجرای ادارهی نفت نشود و برای این کار مغز منفصلی از بیرون نفت وارد شود. اعتقاد به واردات ماشین و مدیر، صنعت نفت را فرسوده و بی حاصل کرده است. با هزار غم و ماتم باید گفت که اگر مغز متصل نفت یعنی کارشناسان زبده که از ردههای پایین، با دانش و تجربهی توأمان، پرورده و آموخته شده بودند، در کار و ادارهی نفت دخیل میبودند، نه حوادث ۹۸ رخ میداد و نه جسارت و جرأت خسارت بزرگ کرسنت رخ میداد. وقتی بدن عملیاتی نفت را از روح تصمیم سازی و اندیشه آفرینی آن جدا کردند، سکوت مرگبار کارشناسان درونپایهی نفت که به قدرت فائق برونپایگان تحمیل شد، فجایع پی در پی آمد آن شد که نبایستی میشد. این سروران در دوران ادارهی امور در صنعت نفت، در همهی ادوار سه دهه، برای اینکه فکر ارباب رعیتی خود را تسری ببخشند، مدام در شرکتهای نفت از بیرون صنعت، افراد فاقد تجربه را وارد کردند و پس از اتمام کار آنها، بلایای جبران ناشدنی بسیاری بر جان نفت باقی گذاشتند و گذشتند. از اینرو :
خواهشمندیم برای سرعت بخشیدن به احیای صنعت نفت، آن را دوباره ملی بفرمایید، از درون صنعت برای شتاب گرفتن توسعه و تولید به دانشوران خودِ صنعت اعتماد کنید. وگر نه صنعت را نیروی افسردهی آن دیری نخواهد پایید که لینچ خواهد کرد.
۳_ شما درست گفتید: به کسانی که صندوقهای بازنشستگان و نهادهای مولد را ورشکسته کردهاند اعتماد نباید کرد:
به فهرستهای پیشنهادی برای مقام وزارت نفت و گاه وزارتخانه های بازرگانی صنعتی و مالی، از طرف ذیمدخلان سیاسی و اقتصادی را با کیاست و درایتی که دارید ملاحظه فرمایید. بخش قابل توجهی از این افراد از شرکتهای صندوق برباد ده، شرکتهای پر زیان و پول خرج کن که به زور آزمون و خطا و لفت و لیس مدیریت کردهاند، قرار است به نفت تحمیل شوند. این گروه لابیهای بزرگی دارند. تمنا دارد بذل عنایت بفرمایید این افراد نفت را حجرهی بازار پنهان دیگری خواهند کرد که به ورشکستگی نفت منتهی خواهد شد.
۴_ نفت یک چرخهی بزرگ «کار» و «کارکنان» است نه یک پیمانکار و رعیت:
جناب دکتر پزشکیان، رییسجمهور منتخب ملت ایران!
اینکه صنعت نفت تنها نهاد و بنیاد اقتصادی و تولیدی ای است که ملی شده، همچنان که تاریخ ملی شدنش هم مهم است و هم موثر، حکمت آن شاید این باشد که معیشت مردم همچنان دخیل به کار این مجموعه عظیم است. این صنعت اکنون دچار مشکلات معیشتی شده است که دارد بدنهی حرفهای و تخصصی آن فرار میکند. این فرار دو نوع دارد: یک نوع فرار به بیرون از ساختار صنعت است و دوم فرار تفکر، مداخله، مشارکت در تصمیم گیری و کمک به توسعه و شتاب برای تولید کم هزینه تر و پر فایده تر. ساختن دوبارهای از صنعت نفت به وزیری محتاج است که پابپای توسعهی دانش و فناوری، تکنولوژی انسانمداری را هم بفهمد. کسی که به کار ارزش قائل باشد و به انسان کارساز احترام قائل شود. رویهی پیمانکاری برای شیرهای باز نفت و گاز باید به روح جمعی کار برای تولید بیشتر به کمک انسانی که دارد تولید میکند، تبدیل ماهیت پیدا کند. نیروی انسانی را در نفت فقیر، ذلیل و تحقیر کردهاند، و انتظار دارند چرخهی عظیم «پژوهش»، «استخراج»، «تولید»،«پالایش»، «انتقال و حمل و نقل»،«توزیع»، «فروش داخلی و خارجی»،«بهینهسازیی مصرف» و راهبری این ظروف مرتبطه درست عمل کند. با غم و اندوهی بیپایان باید گفت زیر زبان هر کارمند و کارگر نفت این سالیان، این جمله نجوا میشود که این دیگ برای ما نمیجوشد پس ...
چرخاندن و سامان دادن چنین چرخهی عظیمی برای نیروی متعهد و متخصص نفت سخت نیست، مشروط به اینکه بالای سر آنان فردی دلسوز و متخصصِ نفتدان حاکم باشد و در غم آنان سهیم شود. اکنون وقت آن است که: طرحی نو دراندازید! این اصل کارساز را در انتخاب وزیر صالح مداخله دهید که راهبر این چرخهی بزرگ و گسترده، تب و تاب معیشت و عواطف کارکنان را همراه با دانش روز گره بزند و پیشران این صنعت را دوباره ابداع کند. و گر نه تولید بیشتر و صیانت از منابع موجود، با بی توجهی به زندگی مادی و شخصیت انسانی نیروی شاغل به بن بست خواهد رسید و ناممکن خواهد شد. کار شرافتمندانه و آبرومندانه باید به تقدس و احترام خود برگردد.
۵_ سیاست خارجی پیشرو بی پشتوانهی صنعت نفت پر تولید، کمهزینه، آرام و پر دغدغه، پیشران توسعه را به دست نخواهد آورد:
صنعت نفت با نظام سروری و هژمونیک غیر سازی حضور خود در خانهاش، نزدیک به سهدهه مدیران ارشد که به خود دیده، به پیشران توسعه و جیب پر پول جامعه تبدیل نخواهد شد. مانع شوید که این راه ادامه یابد.
تقاضای ما این است:
اجازه ندهید صاحبان مکتب های ارباب و رعیتی، بنگاه داران، صندوق بر باد دهندگان، و دلالان اقتصادی سیاسی شده، صنعت نفت را پامال حوادث کنند تا به مطامع خود برسند.
۱_ میخواهند دلالان اقتصادی بدل شده به دلالان سیاسی را به مدیریت صنعت، بازرگانی و تجارت منصوب کنند. نفت در اولویت کار آنها قرار دارد.
پس از انجام انتخابات ریاست جمهوری، گروههای دلالی اقتصادی پیشین، در هیبت و هیئت گروههای سیاسی ظهور کردند. خود به خوبی واقف هستید که گروههای دلالی اقتصادی که از بازار رانتی و زد و بند محور، به رندی و بازارخواری اعتیاد وافری دارند، همیشه در خلال شکافهای اقتصادی و معیشتی مردم لانه کرده و منافع خود را کشف میکنند. تبدیل این گروههای دلالی فاسد به گروههای سیاسی، مادام که یک ساختار متعادل و توسعه محور حاکم باشد ناممکن است. وجود تحریم و فشار زیست اقتصادی و فکری بر عموم مردم، همیشه موجب اخراج جامعهی دانشور از جامعه سازی و اتحاد معنوی میشود. در چنین شرایطی است که امکان ظهور نخبگان پیوسته به تعویق و انکار منجر میشود و نیروی دلال و بازاریاب، به مثابه نیروی موثر، نقش خردآفرین و تخصصی را تا حد تکنسینهای حرفهای و غیر موثر کاهش میدهند. اکنون ما متأسفیم که عرض کنیم، چون طی این سالها همین دلالان اقتصادی و مصرف کننده مدام میان دالانهای سیاست و شکاف های دلالی جا عوض کردهاند، کوشش میکنند با تولید دلایل و نظریات به ظاهر اقتصادی، خود را در جای مطالبات معوق ماندهی ملت بنشانند. ما با یک «اقلیت» ماندهی متخصص در نفت روبرو هستیم که جرأت سخن گفتن ندارند اما توان بالای مدیریت دارند. این گروه در اقلیت مانده از لحاظ سیاست اجرایی(اما متکثر در درون سازمان نفت) به علت اینکه ماشین تحقیر و تخفیف دانش و مدیریت نظرورز همواره از سرکوب استفاده کرده، به شدت ترسیده خاطر شدهاند.
البته در این باب آنقدر صحنه آشفته شده است که متأسفانه شاهد تجاسر و وقاهت پیشنهادهای بیشرمانه هستیم. جالب است که بعضی نظریه پردازان دارای رسانه هم بر طبل حلبیی این تفکر میکوبند و معتقدند همین نیروهای دلال اقتصادی و ایضاً سیاسی شده باید بر مسند حکومت نفت تکیه بزنند. قطع یقین حضور این چهرهها طی دو سال آینده به بحران بزرگ در نفت منجر خواهد شد. زیرا اغلب این افراد در چرخهی فساد آور سیاست_ دلالی، دارای رزومههای چاق و فربه شدهاند و به اصطلاح صاحب سبک هستند. این رزومهها به محض اینکه دچار شفافیت میشود، پر از پروندههای تخلف و فسادهای مشهود میشود. ازاینرو:
خواهشمندیم پیش از هر گونه تصمیم، پروندهی صاحبان رزومه های چاق و فربه را به نیرویی پاکدست و بادانش بسپرید تا معلوم شود قرار است آن افراد در صنعت نفت چه کنند و از حضور در این منصب چه خیالی در سر دارند!
۲_ بر این باورند که صنعت نفت لازم نیست «سر»داشته باشد، کارگر باید فقط تولید کند و کارفرما باید بفروشد:
یک تجربهی تلخ و هولناک از یک صنعت گسترده و وسیع، صنعتی فروپاشیده و بی مغز ساخته است. طی دهههای اخیر فرماندهی یک گونه از مدیریت بر این اعتقاد بوده که صنعت نفت به سیاق و سبک نظامی اداره شود. مکتبی که کوشیده تا مغز متصل نفت یعنی نیروی متخصص وارد ماجرای ادارهی نفت نشود و برای این کار مغز منفصلی از بیرون نفت وارد شود. اعتقاد به واردات ماشین و مدیر، صنعت نفت را فرسوده و بی حاصل کرده است. با هزار غم و ماتم باید گفت که اگر مغز متصل نفت یعنی کارشناسان زبده که از ردههای پایین، با دانش و تجربهی توأمان، پرورده و آموخته شده بودند، در کار و ادارهی نفت دخیل میبودند، نه حوادث ۹۸ رخ میداد و نه جسارت و جرأت خسارت بزرگ کرسنت رخ میداد. وقتی بدن عملیاتی نفت را از روح تصمیم سازی و اندیشه آفرینی آن جدا کردند، سکوت مرگبار کارشناسان درونپایهی نفت که به قدرت فائق برونپایگان تحمیل شد، فجایع پی در پی آمد آن شد که نبایستی میشد. این سروران در دوران ادارهی امور در صنعت نفت، در همهی ادوار سه دهه، برای اینکه فکر ارباب رعیتی خود را تسری ببخشند، مدام در شرکتهای نفت از بیرون صنعت، افراد فاقد تجربه را وارد کردند و پس از اتمام کار آنها، بلایای جبران ناشدنی بسیاری بر جان نفت باقی گذاشتند و گذشتند. از اینرو :
خواهشمندیم برای سرعت بخشیدن به احیای صنعت نفت، آن را دوباره ملی بفرمایید، از درون صنعت برای شتاب گرفتن توسعه و تولید به دانشوران خودِ صنعت اعتماد کنید. وگر نه صنعت را نیروی افسردهی آن دیری نخواهد پایید که لینچ خواهد کرد.
۳_ شما درست گفتید: به کسانی که صندوقهای بازنشستگان و نهادهای مولد را ورشکسته کردهاند اعتماد نباید کرد:
به فهرستهای پیشنهادی برای مقام وزارت نفت و گاه وزارتخانه های بازرگانی صنعتی و مالی، از طرف ذیمدخلان سیاسی و اقتصادی را با کیاست و درایتی که دارید ملاحظه فرمایید. بخش قابل توجهی از این افراد از شرکتهای صندوق برباد ده، شرکتهای پر زیان و پول خرج کن که به زور آزمون و خطا و لفت و لیس مدیریت کردهاند، قرار است به نفت تحمیل شوند. این گروه لابیهای بزرگی دارند. تمنا دارد بذل عنایت بفرمایید این افراد نفت را حجرهی بازار پنهان دیگری خواهند کرد که به ورشکستگی نفت منتهی خواهد شد.
۴_ نفت یک چرخهی بزرگ «کار» و «کارکنان» است نه یک پیمانکار و رعیت:
جناب دکتر پزشکیان، رییسجمهور منتخب ملت ایران!
اینکه صنعت نفت تنها نهاد و بنیاد اقتصادی و تولیدی ای است که ملی شده، همچنان که تاریخ ملی شدنش هم مهم است و هم موثر، حکمت آن شاید این باشد که معیشت مردم همچنان دخیل به کار این مجموعه عظیم است. این صنعت اکنون دچار مشکلات معیشتی شده است که دارد بدنهی حرفهای و تخصصی آن فرار میکند. این فرار دو نوع دارد: یک نوع فرار به بیرون از ساختار صنعت است و دوم فرار تفکر، مداخله، مشارکت در تصمیم گیری و کمک به توسعه و شتاب برای تولید کم هزینه تر و پر فایده تر. ساختن دوبارهای از صنعت نفت به وزیری محتاج است که پابپای توسعهی دانش و فناوری، تکنولوژی انسانمداری را هم بفهمد. کسی که به کار ارزش قائل باشد و به انسان کارساز احترام قائل شود. رویهی پیمانکاری برای شیرهای باز نفت و گاز باید به روح جمعی کار برای تولید بیشتر به کمک انسانی که دارد تولید میکند، تبدیل ماهیت پیدا کند. نیروی انسانی را در نفت فقیر، ذلیل و تحقیر کردهاند، و انتظار دارند چرخهی عظیم «پژوهش»، «استخراج»، «تولید»،«پالایش»، «انتقال و حمل و نقل»،«توزیع»، «فروش داخلی و خارجی»،«بهینهسازیی مصرف» و راهبری این ظروف مرتبطه درست عمل کند. با غم و اندوهی بیپایان باید گفت زیر زبان هر کارمند و کارگر نفت این سالیان، این جمله نجوا میشود که این دیگ برای ما نمیجوشد پس ...
چرخاندن و سامان دادن چنین چرخهی عظیمی برای نیروی متعهد و متخصص نفت سخت نیست، مشروط به اینکه بالای سر آنان فردی دلسوز و متخصصِ نفتدان حاکم باشد و در غم آنان سهیم شود. اکنون وقت آن است که: طرحی نو دراندازید! این اصل کارساز را در انتخاب وزیر صالح مداخله دهید که راهبر این چرخهی بزرگ و گسترده، تب و تاب معیشت و عواطف کارکنان را همراه با دانش روز گره بزند و پیشران این صنعت را دوباره ابداع کند. و گر نه تولید بیشتر و صیانت از منابع موجود، با بی توجهی به زندگی مادی و شخصیت انسانی نیروی شاغل به بن بست خواهد رسید و ناممکن خواهد شد. کار شرافتمندانه و آبرومندانه باید به تقدس و احترام خود برگردد.
۵_ سیاست خارجی پیشرو بی پشتوانهی صنعت نفت پر تولید، کمهزینه، آرام و پر دغدغه، پیشران توسعه را به دست نخواهد آورد:
صنعت نفت با نظام سروری و هژمونیک غیر سازی حضور خود در خانهاش، نزدیک به سهدهه مدیران ارشد که به خود دیده، به پیشران توسعه و جیب پر پول جامعه تبدیل نخواهد شد. مانع شوید که این راه ادامه یابد.
تقاضای ما این است:
اجازه ندهید صاحبان مکتب های ارباب و رعیتی، بنگاه داران، صندوق بر باد دهندگان، و دلالان اقتصادی سیاسی شده، صنعت نفت را پامال حوادث کنند تا به مطامع خود برسند.