رمزارز تحقق یک ایده اقتصادی در قالب یک برنامه رایانه ای است و اگر استقبال جامعه نبود، در رایانه به فراموشی سپرده می شد.اما رمز ارزها به سرعت مرحله پذیرش از سمت جامعه را طی کرده اند . به عبارت دیگر در چند سال اخیر دانش به کارگیری رمزارزها تنها در اختیار عده محدودی از علاقمندان مجامع اینترنتی بوده.اما امروزه اندازه بازار بیت کوین به عنوان اولین رمزارز از بازار کل شرکتهای سهامی برخی از ملت های کوچک و متوسط دنیا بزرگتر است.ارزش بیتکوین نسبت به دیگر ارزها به واسطه عرضه و تقاضا تعیین شده و رشد ونوسان بسیاری داشته است .
برخلاف رشد سریع ارزها بیت کوین نسبت به زمان آغاز به کارش ،میزان استفاده از بیت کوین در یک ارز ویژه که بازار محدودیدارد باقی مانده است. مقدار کل بیت کوین هایی که می توانند تولید شوند بصورت قراردادی در 21 میلیون بیت کوین محدود شده اند.پیش بینی می شود در سال 2140 میلادی به اندازه سقف قراردادی بیت کوین تولید شود.از آنجا که هر بیت کوین تا هشت رقم اعشار قابل تقسیم است مقدار کل بیت کوین های قابل خرج کردن بیش از دو هزار تریلیون خواهد بود.بررسی نوسانات ارزش بیت کوین در یک بازه یک ساله برحسب دلار نشان میدهد تاکنون دو عامل اصلی توانسته اند اثرگذاری محسوسی روی بیت کوین داشته باشند.اولین عامل که تاثیر کمتری هم داشته از جنس عوامل فناورانه بوده است .
دومین عامل یا مداخلات دولت ها و واکنش قدرت های جهانی در قالب مقررات گذاری این حوزه ،عامل مهمتری بر میزان اثر گذاری این پدیده و خط سیر تکاملی ان بوده است. همچنان انتظار می رود که مقررات گذاری کشورها تاثیر گذاری محوری بر بیت کوین داشته باشد.
بازارهای نوظهور رمزارزها، این روزها فرصتی جدیدی را در اختیار سرمایه گذاران قرار داده تا با حضور در این بازار کسب درآمد کنند و سرمایه خود را افزایش دهند. بر خلاف آنکه شیوع بیماری کرونا باعث شد تا بازارهای سرمایه و مالی سنتی در سراسر جهان با رکود مواجه شوند، اما با این وجود بازار رمزارزها هم اکنون روند معکوسی را تجربه می کنند و هر روز جذاب تر و پر رونقتر از گذشته می شوند و بر طرفداران اینگونه بازارها افزوده می شود. شاید بتوان بیان کرد که چالش جدیدی که در سالهای آتی میتواند کل حکمرانی پولی کشور را تضعیف کند و در اولویت نخست سیاستگذار در جهت رفع آن قرار گیرد، گسترش رمزارزها در کشور باشد. بیش از ۱۰ سال از ظهور بیتکوین با شعار حذف نهادهای مرکزی در بازارهای مالی میگذرد؛ در طول این سالها، بازار رمزارزها یا به عبارت صحیح و علمیتر آن بازار رمزداراییها با تحولات چشمگیری مواجه شده، بهطوری که درحالحاضر قیمت بیت کوین بهعنوان شاخصترین رمزارز به رقم قابلتوجه ۵۰ هزار دلار رسیده و کل ارزش این بازار نیز با رشد نمایی از ۵/ ۱ تریلیون دلار گذشته است!
به همین دلیل در سالهای اخیر تنظیمگری حوزه بلاکچین و رمزارزها به یکی از چالش مهم هر کشوری تبدیل شده است. در سالهای آغازین بهدلیل حجم بسیار پایین این بازار، توجه ویژهای از سوی سیاستگذاران کشورها به خصوص مقامات بانکمرکزی آنها وجود نداشت. اما با گسترش روزافزون این بازار و عدم قابلیت کنترل کامل آنها، اظهارنظرهای مختلفی از هشدار، محدودیتهای شدید تا ممنوعیت مطرح شدند. اعلام شرکت فیسبوک به ایجاد رمزارز باثبات لیبرا بهدلیل اثر شبکهای موجود با بیش از ۲ میلیارد کاربر در سراسر دنیا نیز به واکنشهای منفی روسای بانکمرکزی بسیاری کشورها انجامید؛ به علاوه شیوع بیماری کووید-۱۹ نیز به تسریع فرآیند دیجیتالی شدن اقتصاد و اهمیت بیشتر بازار رمزداراییها کمک کرد؛ در همین راستا نهادهای بینالمللی همانند صندوق بینالمللی (IMF)، بانک تسویه حسابهای بینالمللی (BIS) و مجمع جهانی اقتصاد (WEF) پیشنهاد ایجاد پول دیجیتال بانکمرکزی (CBDC) را به کشورها دادند. درحالحاضر نیز بیش از ۸۰ درصد بانکهای مرکزی درحال تحقیق و توسعه در جهت ایجاد CBDC بوده و برخی کشورها همانند چین، سوئد و ژاپن نسبت به کشورهای دیگر در این رابطه پیشروتر هستند.
ایجاد CBDC، صرفا برای مقابله با رمزارزها نبوده و مزیت و ویژگیهای منحصربهفردی داشته که میتواند سهم بسزایی در جهت حل برخی از چالشهای موجود در نظام پولی و بانکی کشور داشته باشد. افزایش شمول مالی(Financial Inclusion)، رهگیری دقیقتر تراکنشها و نظارت بهتر بانکمرکزی بر شبکه پرداخت، افزایش شفافیت و کاهش فساد در شبکه بانکی، تسهیل در پرداختهای خرد کشور، بهبود عملکرد سیاست پولی، امکان ایجاد پول برنامهپذیر (Programmable Money) یا پول هوشمند (Smart Money)، حذف بسیاری از فرآیندهای ناکارآمد بانکها در کشور، تسریع در گسترش فینتک (FinTech)، گسترش کسبوکارهای مبتنی بر فناوری بلاکچین و اکوسیستم بلاکچینی، امکان توکنایز کردن داراییها (طلا، ارز، املاک...) و تسهیل در توسعه بانکداری باز و نوین در کشور برخی از فرصتهای ایجاد پول دیجیتال بانکمرکزی بوده، اما تقویت حکمرانی پولی و در نهایت حکمرانی اقتصادی در کشور را میتوان مهمترین مزیت آن برشمرد. همانطور که پلتفرمها، ساختارهای اقتصادی و کسبوکارها را تغییر میدهند، نظام پولی و مالی مبتنی بر CBDC نیز ساختارهای اقتصادی را در هر کشوری تغییر خواهد داد.