به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی "
نفت ما"، پایان یک سال و شروع سال جدید معمولا زمانی است که پیش بینیهای زیادی در مورد روندهایی مطرح میشود که سال را برای یک صنعت شکل میدهد. نفت و گاز طبیعی هم از این قاعده مستثنی نیستند. در ماههای دسامبر و ژانویه، پیشبینیها و چشماندازهای زیادی برای سال جدید وجود دارد و تا آوریل، معمولا مشخص میشود که کدام پیشبینیها درست و کدام یک، اشتباه بودهاند. پایگاه خبری اویل پرایس در گزارشی، پنج روند را مرور کرده است که به وضوح دیده میشوند و حداقل تا پایان سال صنعت را تحت تاثیر قرار میدهند.
۱- عرضه محدود
دلیلی وجود دارد که اکثر بانکهای سرمایهگذاری و مشاوران انرژی با وجود نگرانی قابل توجه معاملهگران نسبت به وضعیت اقتصاد جهانی، همچنان قیمتهای بالاتر را در سال ۲۰۲۳ پیشبینی میکنند. دلیل این نگرانی، عرضه نفت بوده است، پیش بینیهایی که از روند صعودی قیمت وجود دارد، تحت تاثیر محدود شدن عرضه نفت در سطح جهانی بوده است. تصمیم اخیر اوپک پلاس برای دور جدید کاهش تولید به میزان ۱.۱۶ میلیون بشکه دیگر که در پی افت قیمت ناشی از عوامل بیرون از بازار گرفته شد، یکی از نمونههایی است که محدود شدن عرضه را نشان میدهد اما تنها نمونه نیست. صنعت شیل آمریکا که در طول یک دهه گذشته، رونق واقعی را تجربه کرد، به صنعتی بسیار مقرون به صرفه و کارآمدتر تبدیل شده است. رونق شیل سال گذشته علنا اعلام شد، و دلیلی وجود ندارد که تصور کنیم گزارشهای مذکور، مبالغه آمیز بوده اند. تولید نفت شیل آمریکا تا زمانی که قیمت مناسب باشد، ادامه خواهد یافت اما با سرعتی که قبلا به عنوان سرعت معمول این صنعت دیده می شد، افزایش پیدا نخواهد کرد.
۲- سرمایه گذاری بالاتر به دلیل تورم
در حالی که عرضه به صورت طبیعی و ساختگی کاهش پیدا میکند، تقاضا برای نفت در سال میلادی جاری در سطوح بالاتری نسبت به سال گذشته پیش بینی میشود. آژانس بینالمللی انرژی انتظار دارد تقاضا برای نفت در سال میلادی جاری، بهبود پیدا کرده و در اواخر سال ۲۰۲۳ از عرضه فراتر رود. و صنعت در حال آماده شدن برای پاسخگویی است.
شرکت تحقیقاتی وود مککنزی اوایل سال جاری در گزارشی اعلام کرد سرمایهگذاریهای بالادستی جهانی همچنان به بهبودی که از سال گذشته آغاز شد، ادامه خواهند داد و امسال به حدود ۴۷۰ میلیارد دلار میرسد. با این حال، وود مککنزی خاطرنشان کرد حدود نیمی از این افزایش، نتیجه هزینههای بالاتر خواهد بود نه بلندپروازی بیشتر در رشد تولید. به عبارت دیگر، غولهای نفت و بازیگران کوچکتر این بخش، قویا در مسیر صرفه جویی قرار دارند که با توجه به تشدید فشارهای دولتها و سازمانهای کنشگر برای تولید کمتر نفت و گاز، صرف نظر از چشم اندازی که برای تقاضا برای سوخت وجود دارد، عجیب نیست.
۳- تمرکز به کربن کمتر
به دلیل این فشار رو به رشد است که صنعت نفت و گاز به سمت تنوع بخشیدن به انرژی های کم کربن از جمله جذب کربن حرکت کرده است. این مسئله به خصوص درباره شرکتهای بزرگ آمریکایی صدق میکند. شورون اخیرا برنامههای رشد خود را در این زمینه اعلام کرد و اکسون از این هم جلوتر رفت و اعلام کرد که روزی، ارزش تجارت کم کربن این شرکت میتواند از نفت و گاز به عنوان منبع درآمدزایی پیشی بگیرد. دن امان، مدیر بخش کسب و کار کم کربن اکسون، اوایل ماه میلادی جاری به روزنامه فایننشیال تایمز گفت: برای این که فرآیند گذار انرژی موفق باشد، باید از نظر اقتصادی مقرون به صرفه باشد و این بخش بزرگی از کار ما و ایجاد این تجارت است. او افزود: ارزش این بخش کسب و کار میتواند به صدها میلیارد دلار رسیده و فعالیتهای سنتی اکسون را تحت الشعاع قرار دهد.
در اروپا، غولهای نفت و گاز همچنان به نیروی بادی، خورشیدی، هیدروژن، شارژ خودروی برقی و بقیه فعالیتهای گذار انرژی تمرکز دارند که سالهاست روی آنها تمرکز کرده اند. اما این شرکتها هم پذیرش بیشتری نسبت به فناوری جذب و ذخیره کربن پیدا کرده اند.
۴- نفوذ فزاینده اوپک
چند سال پیش، تحلیلگران استدلال کردند که به دلیل ظهور نفت شیل آمریکا، اوپک به سرعت اهمیت خود را از دست میدهد. سپس اوپک پلاس آمد. عربستان سعودی با روسیه متحد شد و این سازمان بزرگتر، سهم بیشتری از عرضه جهانی نفت نسبت به آنچه اوپک سابق بر آن داشت، پیدا کرد. همانطور که حرکت اخیر این گروه نشان میدهد، اوپک پلاس کاملا آماده بوده و تمایل دارد نخهای بازار را به نفع خود بکشد. هیچ مانعی برای انجام این کار وجود ندارد زیرا اوپک پلاس متشکل از شرکتهای دولتی است و فشار هیچ سرمایه گذار کنشگری روی این شرکتها وجود ندارد. مهمتر از همه، هیچ فشاری از سوی دولت وجود ندارد زیرا همه دولتهای اوپک پلاس از مزایای درآمدهای نفتی به حدی آگاه هستند که آن را به نام هدف بالاتر که در قالب گذار انرژی است، رها نمیکنند.
۵- گاز در کانون توجه
اگر سال گذشته همه چیز را به اندازه کافی روشن نکرد، این یکی روشن خواهد شد که گاز طبیعی پس از این که مورد مخالفت طرفداران گذار انرژی قرار گرفت، دوباره اهمیت پیدا کرد. این تغییر ناشی از بحران انرژی بود که به دلیل کمبود گاز در اروپا به وجود آمد و سیاستگذاران در این منطقه را وادار کرد به این درک برسند که برنامههای گذار انرژی خیلی خوب هستند اما مردم حالا به انرژی نیاز دارند، نه در سال ۲۰۵۰. این ادراک، به تلاش برای توسعه ظرفیت ال ان جی در آمریکا منجر شد و این کشور به بزرگترین تامین کننده گاز طبیعی مایع اروپا تبدیل شده است که در جست و جوی جایگزین برای واردات گاز روسیه از طریق خطوط لوله بوده است. توسعه منابع گاز همچنین در آفریقا که یک منبع دیگر برای تامین سوخت اروپاست، هم مورد تشویق و حمایت قرار گرفتند. میتوان گفت گاز یک رنسانس را تجربه میکند.