به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی " نفت ما " ، بخشی از متن نامه محسن قدیری به شرح زیر است:
«جناب آقای مهندس زنگنه وزیر محترم نفت، همانگونه که میدانیم از دهه 60 میلادی ایجاد پالایشگاههای تفکیککننده و عریانکننده مستقل بدون تلفیق با واحدهای پتروپالایشی دیگر، در دنیا منسوخ شده است. در بحث پالایشگاه سیراف، وزارت نفت تا 12 سال بعد از تعیین سرمایه گذار، تعهد تامین خوراک طرح سیراف را بر عهده گرفته بود و قرار بر راهاندازی و بهرهبرداری این طرح در سال 1396 بود که در این صورت طبق تعهد وزارت نفت تنها 5 سال امکان تامین خوراک وجود خواهد داشت. همچنین ساخت پروژههای پالایشی در کشور ایران زمانی بین 6 تا 10 سال به طول میانجامد. بر اساس مطالعات امکانسنجی، طول عمر بهرهبرداری از پروژههای پتروپالایشی را حدود 25 سال در نظر میگیرند و معمولا بعد از سال سوم تا پنجم به نقطه سربهسر میرسد. در نتیجه پس از اتمام ساخت طرح سیراف، تعهد وزارت نفت نیز به پایان میرسد.
قرار بر این بود تا این طرح توسط سرمایهگذاران بخش خصوصی و صندوقها انجام پذیرد. سوال اصلی این سرمایه گذاران این است که مدت زمان باقی مانده را وزارت نفت چگونه تامین خوراک میکند؟ نمیشود از یک طرح پالایشی تنها مثلا 5 سال بهرهبرداری کرد زیرا در این زمان تازه اگر این طرح سودده باشد، به نقطه سربهسر رسیده است.
ضمنا از قیمتهای غیرواقعی در مطالعات امکانسنجی این طرح استفاده شده است، هم اکنون قیمت خوراک و محصولات این طرح به شدت کاهش یافته است؛ درحالیکه قیمت نفت گاز و نفت سفید حدودا 100 دلار حدود تنی 750 دلار در نظر گرفته شده است. همینطور مطالعات امکانسنجی طرح باتوجه به کاهش روند تولید میعانات گازی و مصرف حدود 550 هزار بشکه از آن در واحدهای پالایشی بندرعباس و لاوان و پتروشیمی برزویه مورد سوال جدی می باشد و بر همین اساس تعداد پالایشگاههای سیراف را کاهش دادند. همینطور نرخ بازگشت سرمایه پروژه را حدود 45 در نظر گرفته شده است که این عدد آمارسازی و ساختگی است و این طرح فاقد توجیه اقتصادی میباشد.
نکته بسیار مهم در این طرح برابری قیمت نفتا و میعانات میباشد؛ در حالیکه 60 درصد محصولات تولیدی این طرح نفتا است. با توجه به افزایش قیمت دلار و کاهش قیمت خوراک و محصولات و حاشیه سود پایین طرح سیراف این طرح فاقد توجیه اقتصادی است. جای سوال اصلی این طرح مصرف نفتای تولیدی این واحدها می باشد که با توجه به محدودیتهای پالایشگاهها امکان جذب آن در پالایشگاه وجود ندارد و نیاز است تا در آینده پتروشیمی خوراک نفتا ساخته شود تا محصول نفتای تولیدی جذب آن شود. همچنین بازار صادرات آن نیز محدود میباشد و مجبور خواهیم بود به جای ذخیرهسازی میعانات، ذخیرهسازی نفتا را انجام دهیم.
*برکناری مدیرعامل و هیئتمدیره پالایشگاه تهران به دلیل عدم موافقت با سرمایهگذاری در سیراف
نکته مهم که اینجانب به عنوان مدیر اسبق برنامهریزی تلفیقی پالایش و پخش و مدیرعامل اسبق پالایشگاه تهران نیاز دانستم تا این نامه را مرقوم نمایم این است که دارند پالایشگاه تهران را مجبور میکنند تا در دو واحد مجموعه سیراف سرمایهگذاری نماید. همانگونه که گفتم این طرح فاقد توجیه اقتصادی است و مجموعه پالایشگاه تهران نیز با آن مخالفت نموده است زیرا چنانچه منابع مالی پالایشگاه در این طرح هزینه گردد موجب ورشکستگی این شرکت میشود.
متاسفانه مدیر عامل شرکت پالایش و پخش به جای اینکه به این حرف دلسوزانه توجه نمایند اقدام به برکناری و تعویض مدیرعامل سابق و اعضای مخالف هیئت مدیره شرکت پالایش نفت تهران میکنند تا افرادی که متاسفانه چشم بسته بر این طرح صحه میگذارند و صورت جلسات را بدون در نظر گرفتن منافع این شرکت و ایران عزیز امضاء میکنند، جایگزین گردند. متاسفانه هرگونه صدا و انتقادی از درون پالایشگاه تهران در مخالفت با انتقال وجوه نقدی ذخیره شده شرکت به طرح بدون صرفه سیراف، در نطفه خفه میشود به طوریکه به صورت ناحق با بعضی از مسئولین و کارشناسان محترم آن، برخورد کردهاند.
متاسفانه ژنرالهای شما در مدت حضور دولت تدبیر و امید هیچگونه پروژهای را در پالایشگاه تهران انجام ندادند تا کیفیت محصولات پالایشگاه تهران را ارتقاء و بهبود دهند؛ در حالیکه اینجانب در سال 91 به صورت محرمانه به مدیرعامل محترم وقت شرکت پالایش و پخش نامه نوشتم که طرح جامع پالایشگاه تهران نیاز به یک واحد ccr دارد و دولت قبل به پایان رسید ولی مسئولین پالایشگاه تهران در طول مدت دولت یازدهم و دوازدهم با وقت کشی هیچ اقدامی جهت احداث واحد ccr و یا سایر واحدهای پتروپالایشی انجام ندادند. همین موضوع باعث شد پالایشگاه پایتخت از کورس رقابت با سایر پالایشگاههای تولیدکننده بنزین یورو ۴ و یورو 5 باز بماند و اکنون بنزین پالایشگاه که فاقد استانداردهای یورو 4 و 5 میباشد.
* عدم ارتقا و بهبود پالایشگاه تهران موجب توقف تولید این مجموعه میشود
جناب آقای وزیر، اولویت منابع مالی پالایشگاه تهران، انجام پروژههای بهبود کیفیت محصولات در پالایشگاه تهران است و نه در پروژهای که توجیه اقتصادی برای این شرکت و برای کشور ایران ندارد. مسئولین پالایش و پخش چگونه به خود اجازه میدهند در حالیکه پالایشگاه تهران در منطقه جنوب شهر و فقیرنشین تهران قرار دارد و جوانان آن از بیکاری رنج میبرند و به واسطه آن مشکلات روحی و روانی پیدا کرده اند، به جای هزینه سرمایه در گردش این شرکت در انجام پروژههای شرکت و ایجاد شغل برای جوانان این خطه شهیدپرور، اقدام به سرمایهگذاری در طرحی که دارای ریسک بالا میباشد، بنمایند؟ اینکار موجب خسارات جبران ناپذیر به شرکت پالایش نفت تهران میشود. آیا این اقدام چیزی جز تاراج اموال پالایشگاه تهران میباشد؟
ریسک بزرگتر این است که همزمان با تغییرات مقررات زیست محیطی و نیاز به سوخت پاک و با کیفیت بالاتر مطابق استانداردهای جهانی در صورت عدم هزینه کرد سرمایه اندوخته شرکت جهت توسعه و بهینهسازی دستگاهها و ایجاد واحدهای پتروپالایشی جدید در آینده نزدیک پالایشگاه تهران به پالایشگاهی مانند کرمانشاه تبدیل شده و یا حتی موجب توقف تولید این مجموعه عظیم گردد.
جناب آقای وزیر آیا نباید از میان طرحهای اقتصادی شرکت پالایش نفت تهران، طرحی را انتخاب نمود که توجیه اقتصادی بالاتری دارد؟ درحالیکه کلیه واحدهای پتروپالایشی جدید اولویت بالاتری نسبت به طرح معلوم الحال سیراف دارند، چگونه مسئولین پالایش و پخش به خود اجازه میدهند سرمایه عظیم پالایشگاه تهران را تنها به جهت خودخواهی در طرح سیراف سرمایهگذاری نمایند؟
از جنابعالی خواستارم تا ضمن برگرداندن مدیر عامل و هیئت مدیره سابق پالایشگاه تهران از ضایع کردن منابع مالی پالایشگاه تهران و هزینه کرد برای هیچ، جدا جلوگیری فرمایید و مانع تک صدایی و کارهای غیرکارشناسی در این شرکت معظم نگردند در غیر اینصورت حضرتعالی و مسئولین وقت پالایش و پخش و هیئت مدیره پالایشگاه تهران در پیشگاه الهی و ملت عزیز ایران و سهامداران و کارکنان پالایشگاه تهران مسئول خواهید بود».
منبع: فارس