خلیل بهروزی فر، در گفت و گو با خبرنگار آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی "نفت ما" با اشاره به تصمیم دولت برای قطع برق اظهار داشت: قطعی برق مثل مشکلات دیگر ریشه در تحریم و در نتیجه نابسامانی اقتصادی دارد. در واقع وقتی کشور از تجارت جهانی محروم می شود، درآمد پایین آمده و خزانه با کسری بودجه مواجه می شود که در چنین شرایطی دولت نمیتواند نیازها را برطرف کند.
نماینده مردم فومن و شفت در مجلس یازدهم در ادامه گفت: نیاز به آب، نیاز به برق، نیاز به گاز، نیاز به بهداشت و سلامت، نیاز به حمل و نقل، نیاز به فرهنگ، نیاز به آموزش و ... زمانی می توان این موارد را تامین کرد که درآمد باشد. با این توضیح که الزام اصلی درآمد چیزی جز تولید نیست که این مهم به دلیل اینکه سرمایه خارجی به خزانه تزریق نمی شود، مغفول مانده است. به همین دلیل چون در ایران به دلائل زیادی رشد اقتصادی معنادار محقق نشده است تا در نتیجه نتوانیم نیروگاه بسازیم، نتوانیم آب لازم را تامین کنیم، نتوانیم امکانات بهداشتی، رفاهی و ... فراهم کنیم و با انبوهی از بحرانی که زندگی مردم را مختل کرده است، روبرو شویم.
او افزود: در ساعات پر مصرف نزدیک به ۸۰ هزار مگاوات برق در کشور مصرف می شود. اما در ترکیهای که اندازه ایران جمعیت دارد و نه نفت و گاز دارد و از هیچ امکانی بهرهمند نیست، ۱۰ برابر ایران برق تولید میشود. چرا؟ چون اقتصادی دارد که به دلیل حضور مستمر در بازار جهانی ترازِ مثبت را تجربه می کند. در چنین شرایطی طبیعی است که فرصت سرمایه گذاری داشته باشند و در بخش های مهم برق، آب و گاز سرمایه گذاری کنند.
وی اظهار داشت: به جز کمبود درآمد، یکسری موانعی در داخل کشور هستند که سرمایه گذاری و در نتیجه پیشرفت را مغفول میکنند. یعنی دستگاههای مرتبط با انرژی چه در وزارت نیرو و چه در خارج از وزارت خانه بخشهای سرمایه گذاری در هشت سال گذشته طوری عمل کرده اند که نتوانسته ایم نیروگاهی جدید تاسیس کنیم. متاسفانه اعطای مجوز و تسهیلات جهت راه اندازی نیروگاه به کل قطع شده است که با وجود محدودیتهای اقتصادی جای تاسف و تامل دارد.
این چهره تصریح کرد: این موانع موجب تشدید ناترازیها در بخشهای مختلف از جمله برق شده است و به همین دلیل ملموس در فصل گرم تابستان مردم با خاموشی مکرر روبرو میشدند. با این توضیح که برق بخش تولید و صنعتی هم قطع میشود و ضررهای جبران ناپذیری رخ میدهد. به همین دلیل وقتی قرار است، برق محدود شود، سراغ شرکتهایی نمیرویم که خدماتشان تاثیر چندانی در روند اقتصادی ندارند و برق شرکتهای بزرگ صنعتی را قطع میکنیم. همچنین باید اشاره کرد، در کشور ما سیاست مصرف گرایانه رواج دارد که این با وجود رشد اقتصادی پایین هزینههای سنگینی را به اقتصاد در نتیجه آرامش جامعه تحمیل میکند.
بهروزی فر در پایان یادآور میشود: اگر نظام تصمیم گیری به این نتیجه نرسد که برای اصلاح ساختاری و گذر از شرایط بحرانی به تجدیدنظر اساسی در سیاستهای کلی احتیاج داریم، قرار بر همین روال پر مانع برقرار خواهد ماند.