نفتکش دیگری از ایران توقیف شد و رجزخوانی بین المللی آغاز گردید. جار و جنجالهای ایران و انگلیس بر سر نفتکش مذکور به تسویه حسابهای سیاسی هم کشیده شد. آنچنانکه اخیرا در قبال آزادسازی نفتکش ایرانی، نام یک زندانی سیاسی – نازنین زاغری – به میان آمد.
مهدی مطهرنیا ضمن گفتوگو با "
نفت ما" میگوید: " این چندمین کشتی ایران بود که توقیف شد. لذا باید گفت این مساله تا میزان زیادی ادامهدار خواهد بود." او معتقد است آمریکا در حال رصد کشورهایی است که به گونهای ارتباط با تهران را حفظ و در راستای حمایت از تهران سخن میگویند.
وی ابراز داشت: آمریکا خواهان وقوع جنگ نفتکشها در منطقه است. من بارها این موضوع را گفتهام. توییت چندی پیش ترامپ نیز نشان دهنده همین موضوع است که شروع جنگ نفتکشها با توجه به جایگاه تولیدات نفتی آمریکا در دهه اخیر که منجر شده آمریکا به بزرگترین تولید کننده نفتی جهان تبدیل شود، چندان هم ناخوشایند نیست.
مطهرنیا گفت: آنچه که هم اکنون در تحولات بین المللی دیده میشود نشان دهنده ایجاد فضایی است که سالها پیش من در جهتگیری آینده نگرانه بدان توجه داشتم. در سال ۱۳۹۶ خورشیدی و در پیش بینی آنچه که در سالهای ۹۷ و پیش بینی آنچه که در سال ۹۸ رخ خواهد داد، به این این موضوع اشاره داشتم که آمریکا تلاش دارد به محدود سازی ایران و محصاره منطقهای تهران روی آورد. بعدها این دکترین را نیز اعلام کردم که فضا به سمت تبدیل "چالش ایران برای نظام بین الملل" به "دشمنی ایران با نظام بین الملل" حرکت میکند. آمریکا قبل از ترامپ و حتی در دوران پایانی اوباما با تفسیر مُضیق از برجام در طی محدودسازی همکاریهای بینالمللی با تهران بر آمد. اما با روی کار آمدن ترامپ این پروژه کاملتر شد. در نهایت در سال گذشته بود خروج آمریکا ار برجام رقم خورد و تحریمهای مربوط به پرونده هستهای از سوی آمریکا به قوت خود باقی ماند.
وی ابراز داشت: این همان برجامی است که دلواپسان آنرا ترکمانچای مینامیدند. بالطبع خروج آمریکا نزد آنها از یک توافقنامه ننگین به مثابه ترکمانچای، بسان جشنی بزرگ است. لذا امروز باید شاهد جشن خروج از این عهدنامه ترکمانچای باشیم. اکنون سوال این است که چرا ایران از این ترکمانچای خارج نمیشود . پس باید گفت برجام به درستی شناخته نشد. یک پرونده ملی و پیروزی ناشی از دیپلماتیک ناشی از آن نادیده انگاشته شد و رقیب نیز بیشترین بهره را از آن برد و با ادبیات معطوف به پاره کردن برجام زمینههای تقابلی را شکل داد که نهایتا در آن سخن از آتش زدن برجام به میان آورد.
این تحلیلگر مسایل سیاسی تصریح کرد: با خروج آمریکا از برجام حتی کشتیهای حامل نفت ایران با پرچم کشورهای دیگر مورد شناسایی قرار میگیرد و نه تنها در آبهای آزاد بلکه در آبهای کشورهای دیگر مانند اسپانیا، توسط کشوری متحد با آمریکا و نزدیک به ایران، مثل انگلستان، توقیف میشود. این موضوع نشان دهنده این است که کاهش همکاریهای بین المللی با ایران در جهت اتحاد کشورهای دیگر با آمریکا بر ضد ایران در حال کامل شدن است. به هر ترتیب کشور انگلستان به خوبی میداند که توقیف کشتی ایران در آبهای اسپانیا با پرچم پاناما، به هر حال تبعاتی در روابط فیما بین دارد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: این چندمین کشتی ایران بود که توقیف شد. لذا باید گفت این مساله تا میزان زیادی ادامهدار خواهد بود. از طرفی دیگر آمریکا در حال رصد کشورهایی است که به گونهای ارتباط با تهران را حفظ و در راستای حمایت از تهران سخن میگویند. از جمله مالزی که با تحریمهای نفتی اخیر، پس از آنچه که آمریکا معافیتهای ۸ کشور مرتبط با صادرات نفت ایران را از دستور کار خارج کرد. گویا مالزی تحت نظر قرار گرفته است. در این شرایط منابع آمریکایی آشکارا از بالارفتن میزان صادرات نفت مالزی به چین سخن میگویند و در حال ردیابی این موضوع برای تحت فشار قرار دادن مالزی هستند؛ چراکه معتقدند مالزی خود به تولید نفت بالایی در جهت صادرات دست نمیزند؛ بلکه این نفت ایران است که از طریق مالزی به چین فروخته می شود و راههای فروش نفتی ایران و دور زدن تحریمها در این جهت را مورد رصد قرار داده و هم اکنون در پی مسدود کرد آن برآمده است.
وی افزود: نکته جالب این است در فضایی که آمریکاییها حتی فروش نفت ایران را با پرچم کشورهای دیگر دیدهبانی کرده و در میان اقیانوسهای آزاد توقیف میکنند، صدا و سیمای جمهوری اسلامی به پخش یک گزارش میپردازد که به سهولت نشان دهندهی حرکت دقیق کشتی جمهوری اسلامی برای فروش نفت به چین است. استدلال صدا و سیما نیز این است که این فیلم توسط سایر خبرگزاریها نیز به نمایش در آمده است. اما این نکته مورد توجه نیست که پخش این مستند منجر به صحه گذاشتن و حقوقی کردن تلاش آمریکا در ایجاد ممانعت جدیتر بر ضد ایران برای دور زدن تحریمها خواهد شد.
او در پاسخ به این سوال که آیا باید منتظر جنگ نفتکشها باشیم، گفت: آمریکا خواهان وقوع جنگ نفتکشها در منطقه است. من بارها این موضوع را گفتهام. توییت چندی پیش ترامپ نیز نشان دهنده همین موضوع است که شروع جنگ نفتکشها با توجه به جایگاه تولیدات نفتی آمریکا در دهه اخیر که منجر شده آمریکا به بزرگترین تولید کننده نفتی جهان تبدیل شود، چندان هم ناخوشایند نیست. در آریزونا عملا ترامپ اعلام کرد که جبران ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه نفت ایران توسط آمریکا جبران خواهد شد؛ بالطبع در این شرایط جنگ نفتکشها و بسته شدن تنگه هرمز به نفع آمریکا است؛ چرا که این کشورهای رقیب آمریکا هستند که به نفت نیاز دارند و مسدود شدن شریانهای انرژی برای صنعت کشورهای رقیب ایالات متحده آمریکا، کمک کردن به آمریکا در جهت استفاده از فرصت، در جهت پیشبرد رقابتهای خود در آینده است.
مطهرنیا با اشاره به تاثیر جنگ نفتکشها بر اقتصاد آمریکا ابراز داشت: در گذشته تمثیلی بود که اگر نیم ساعت برق آلمان قطع شود، ژاپنیها به آلمانیها می رسند؛ اکنون در مقام استعاره میتوان گفت اگر ۲ روز تنگه هرمز و شریانهای نفت با اخلال مواجه شوند، آمریکاییهایی از رقبای خود چند گام جلو میزنند. امروز جنگ نفتکشها نه تنها برای آمریکاییها چندان مسالهساز نیست بلکه امری تسهیلکننده برای ایجاد فضای رقابت علیه رقبا محسوب میشود. این موضوع نیز به آسانی و سادگی در توییتی از ترامپ منعکس شده بود.
او در واکنش به این موضوع که اگر آمریکا خواهان جنگ نفتکشها است، چرا جمهوری اسلامی در این راستا قدم بر میدارد، تصریح کرد: آنچه که مسجل است این است که جمهوری اسلامی بر اساس نوعی ایدئولوژی ماهیت بخش به ساختار قدرت خود که متکی بر ستون فقراتی به نام "مبارزه با استکبار جهانی با پرچمداری آمریکا"، تمام برنامههای خود را توجیه میکند. ایران پیش از اینکه به پیچیدگی بارزی در نظام بین المللی بیندیشد، به سادهسازی بازی بین خود و آمریکا میاندشید و بر اساس این سادهسازی بازی، در چارچوب نبرد اهورایی و اهریمنی در قالب مبارزه خوبی با بدی و حق با باطل، با آمریکا برخورد می کند و رسالت ایدئولوژیک خود را مبنی بر مبارزه با آمریکا از پیش میبرد.
او ادامه داد: نظام ایران یک نظام برگرفته از فرهنگ سیاسیِ دو قطبی در سپهر اندیشه ایرانیان است که همه چیز را در چار چوب اهورا و اهریمن میبینند و امروز تهران را حق مطلق و واشنگتن را باطل مطلق نشان داده و بالطبع تمام کنشها و تنشها در چارچوب این باور استقرار پیدا میکند.
او در مورد فرجام صنعت نفت ایران گفت: صنعت نفت ایران به واسطه تحریمهای گوناگون و فقدان بازآفرینی تخصصی خود با چالشی جدی روبرو است. ایران اگر بخواهد چاههای نفتی خود را فعال کند، با فروریزش برخی از آنها روبرو است؛ چراکه در تحریم کامل نفتی قرار دارد. در عین حال که متخصصان برجسته ایرانی در جهان بارها درخشیدهاند، اکنون باید در مقابل چنین چالشهایی صف آرایی کنند. از طرف دیگر باید بر این نکته تاکید داشت که امروز صنعت نفت ایران به گونهای تحت تحریم است که از منظر گزارش شبکههای ناظر بر بازار نفت جهانی، میزان صادرات نفت ایران در مرزهای پایینتر از ۵۰۰ هزار بشکه نفت قرار دارد؛ لذا باید گفت وضعیت نفتی ایران وضعیت مخاطرهانگیزی است و با وجود شخصیتی با تبحر کامل در ۴ دهه اخیر در صنعت نفت ایران، بازهم شاهدیم که تحریم نفتی و دور زدن تحریم نفتی بسیار سخت و طاقت فرسا شده است.