شیخ الوزرا و ژنرال دو صفت مهمی است که او را بدانها توصیف می کنند. برخی هم طی این چهار سال او را به باد انتقاد گرفتند. اما صرفنظر از ایراداتی که بر روش های مدیریتی زنگنه وارد است، به جرات می توان گفت به همان اندازه که روحانی برای این دوره زمانی نظام جمهوری اسلامی حضورش لازم بود، به همان اندازه هم زنگنه برای این دوره از وزارت نفت مورد نیاز است.
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی " نفت ما " ،مدیریت زنگنه در دولت اول و دوم اصلاحات مصادف شده بود با مدیرانی در صنعت نفت که هر کدام به تنهایی میتوانستند یک وزیر باشند. ترکان، نعمت زاده، فروزش، نجابت، نژادحسینیان و ... حضور همزمان این مدیران در مجموعه نفت، اوج توسعه در صنعت نفت و خصوصا دوران درخشان صنعت پتروشیمی را رقم زد. اما فقدان مدیرانی از جنس مدیران فوق الذکر در دوره کنونی مدیریت زنگنه بر ضعف مدیریت در صنعت نفت افزود و توسعه در این صنعت را نیز تحت تاثیر قرار داد. مشخص نیست وضعیت حاضر به این دلیل است که دست زنگنه از مدیران توانمند خالی است یا به این دلیل است که زنگنه با مدیران توانمند و مستقل نمیتواند کار کند و یا بالعکس. اما چرا زنگنه باید همچنان وزیر بماند؟
١- اولین دلیل تاکید بر ماندن زنگنه این است که واقعا در شرایط فعلی گزینهای غیر از او و با ویژگیهای او نمیشناسیم که بتواند در حد و اندازه وزارت نفت ظاهر شود. بسیارند افرادی که با ابزار رسانه و لابی تلاش دارند خود را بعنوان گزینه معرفی کنند ولی خودشان هم میدانند فرسنگها با شایستگیهای حرفهای و رفتاریِ کرسی وزارت نفت فاصله دارند. البته اینکه ما بر ماندن زنگنه تاکید داریم خود حکایت از افت بزرگ نظام اجرایی و مدیریتی کشور دارد که چرا نتوانستهایم یا اجازه ندادهایم زنگنههای دیگر طی این سالها شکوفا شوند و چرا ما باید همچنان دست به دامن همان یک زنگنه باشیم.
٢-پروژه محور بودن صنعت نفت و مشخصات خاص مناطق عملیاتی، سطح زندگی، مشخصات و انتظارات کارکنان، باعث شده است که هر فردی با هر ویژگیهایی نتواند در وزارت نفت موفق باشد. مثلا اگر شخصی در قاموس وزارت کار، وزارت نیرو ، وزیر صنعت یا وزیر ارتباطات خیلی هم موفق عمل کرده باشد ضرورتا نمی تواند برای وزارت نفت فرد مناسبی باشد. صنعت نفت و محیط غالب پروژهای آن، ویژگی های رفتاری و مدیریتی خاصی میطلبد که زنگنه واجد آنها است.
٣- سرمایه گذاران خارجی با وجود زنگنه در صنعت نفت اطمینان بیشتری پیدا می کنند و ایشان در جذب سرمایهگذاران بیشتر میتواند موفق باشد. بطور کلی «برند شخصی» زنگنه در محیط بین المللی مورد نیاز امروز صنعت نفت است.
٤- زنگنه توان خوبی برای تعامل با اوپک دارد و ما به این توانمندی نیاز داریم. او علاوه بر این، توانست با سیاست صحیح نفتی، حرف ایران را در اوپک به کرسی بنشاند و سهم از دست رفته ایران را پس بگیرد، به ایجاد یک فضای منطقی در اوپک کمک کرد و عربستان سعودی را واداشت تا در اوپک به تعامل سازنده با ایران تن بدهد.
٥- قراردادهای IPC یکی از دستاوردهای مهم این دوره زنگنه است و تنها با ادامه حضور زنگنه میتوان امید به اجرایی شدن آن داشت. معلوم نیست اگر شخص دیگری وزیر نفت باشد، میتواند در مقابل فشار منتقدین مقاومت کند یا نه. زنگنه به عنوان وزیر نفت فشارها را تحمل کرده و با صبوری و تعامل، فضا را برای امضای قراردادهای نفتی آماده کرده است. انتخاب شخص دیگری به عنوان وزیر نفت، ممکن است بالا گرفتن دوباره تنشها بر سر قراردادهای جدید نفتی را به همراه داشته باشد.
٦- در دولت دوازدهم وزارت نفت به یک ثبات خواهد رسید و همین امر زمینه را برای توسعه بیشتر فراهم می کند. لازمه توسعه این صنعت ریسک کردن، تصمیمات بزرگ و قدرت جنگندگی است که زنگنه اینها را دارد.
٧- یکی از مهمترین بحرانهای صنعت نفت، «بحران فقدان مدیران حرفهای» است. زنگنه در ابتدای دولت تدبیر و امید به خوبی این مسئله را تشخیص داد اما در عملیاتی کردن راهکاری که تشخیص داده بود، تاکنون موفق نبوده و خروجی خاصی نداشته است. ادامه حضور زنگنه می تواند ما را امیدوار کند که وزارت نفت برای پرورش مدیران حرفهای گام های عملی و جدی بردارد.
٨- طرحهای مهمی همچون پالایشگاه پُرچالش ستاره خلیج فارس، مینیپالایشگاههای سیراف، طرح بیدبلند و ... تنها با حضور زنگنه میتوان امید به تحرکشان داشت.
٩- زنگنه کمترین چالش را با مجلس داشته و توانسته رابطه خوبی برقرار کند. در واقع، او توانسته است مطالبات و انتظارات متنوع و بعضا خارج از قاعده نمایندگان مجلس را مدیریت کند و این هنر کوچکی نیست.
منبع: نکو نیوز