۰
۱
plusresetminus
تاریخ انتشارچهارشنبه ۸ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۷:۱۸
کد مطلب : ۸۲۶۴۱
روی خوش خزر به نفت ایران در نوروز

اعتماد به یک مدیر نفتی جوان و شکستن طلسم ایران در دریای خزر

سعید ساویز/ تحلیلگر ارشد نفت و انرژی
شاید انتصاب یک مدیر جوان و آشنا به سیاست و دیپلماسی را بتوان نقطه عطف زنگنه در نفت خزر دانست. محسن دلاویز با جنسی بیشتر سیاسی اگر چه چند صباحی است از بیرون به نفت وارد شده اما عملکرد خوب و قابل قبولی داشته است.
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی " نفت ما " ، با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید به عنوان یک دولت معتدل پس از یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بار دیگر نام بیژن زنگنه به عنوان وزیر نفت برای گرفتن رای اعتماد به مجلس معرفی شد. زنگنه که یک شخصیت کاملاً سیاه و سفید در اذهان مخالفان و طرفداران از خود باقی گذاشته است، این بار نیز راه ایجاد تغییر و برون رفت از بن بست صنعت نفت را گذر از قوانین دست و پا گیر و تغییر مدل قراردادها با کمک مجلس دانست و یک بار دیگر ثابت کرد همانقدر که در منابع انسانی ناموفق است در تشخیص شرایط و جذابیت بخشیدن به همکاری با شرکت های بین المللی کاردان است. امضای برجام و رونمایی از مدل های جدید قراردادی اگر چه نتوانست شرایط ایده الی را برای ورود سرمایه های خارجی در نفت ایران فراهم اورد اما دست کم صنعت نفت جهان را با صنعت نفت عزلت گزیده ایران آشتی داد. بار دیگر نمایندگان شرکتهای خارجی با کت و شلوار های شیک و کراوات های رنگارنگ راه نمایشگاههای بین المللی نفت ایران را در پیش گرفتند. اما متاسفانه تعلل و وقت کشی در داخل ایران و سر کار آمدن دونالد ترامپ با سیاست های خصمانه بر علیه ایران در آمریکا خود عاملی شد که اهداف نفتی زنگنه در مورد قراردادهای نفتی و گازی هرگز محقق نگردد. قرارداد بزرگ با توتال فرانسه برای توسعه فاز 11 و زاروبژ نفت روسیه برای توسعه آبان و پایدار غرب به امضا رسید اما به دلیل کند پیش رفتن فرآیند های شرکت توتال برای آغاز به کار و به نعل و به میخ زدن های پاتریک پویانه مدیر عامل این شرکت در مصاحبه های گاه و بیگاه باعث بوجود آمدن یک فضای تعلیق و خلا نسبت به آینده صنعت نفت ایران شده است. از سوی دیگر در صورت اجرایی شدن این دو قرارداد نیز آنچه نیاز صنعت نفت ایران برای سرپا ماندن و رقابت با شرکتهای بزرگ نفتی در دنیاست بسیار بیش از حد مالی و تکنولوژی دو قرارداد فوق است. اما در روزهایی که کشمکشهای سیاسی در خاورمیانه و زشت و زیبای به وقوع پیوسته در جنگ، در عراق، سوریه و یمن همواره اقتصاد خاورمیانه را تحت تاثیر قرار می دهد؛ نگاه وزارت نفت به منطقه بکر انرژی خود یعنی حوزه دریای کاسپین افتاد. کیلومترها دور از جنگ و خونریزی یک منطقه بکر در انرژی اما با دو مشکل بنیادی و اساسی: اول پیچیدگیهای فنی و مهندسی اکتشاف و بهره برداری آبهای عمیق و شرایط خاص مخازن حوزه کاسپین در بخش ایرانی دوم مناقشه و کشمکش رژیم حقوقی دریای کاسپین که مدتهاست اجماع درستی بر سر آن صورت نگرفته و محل بحث های بسیار است. استراتژی زنگنه برای گام نهادن در این بخش چه بوده است؟ طبیعی است که در سال های اخیر به دلیل ملاحضات سیاسی راه هموار امضای قراردادهای توسعه ای در دشت آزادگان و خلیج فارس برای ایران ناهموار شد چه رسد به کاسپین که خود به خود نا همواری بسیار دارد. در این میان نباید از نقش دکتر محسن دلاویز مدیرعامل شرکت نفت خزر در به ثمر نشستن این موفقیت و امضای این تفاهم با سوکار غافل شد، بدینصورت علیرغم اینکه هنوز رژیم حقوقی دریای خزر قطعی نشده است، و با توجه به اینکه میدان سردار جنگل، در انتهای بخش مرز دریایی ایران در دریای کاسپین قرار دارد، ایشان به خوبی دیپلماسی نفتی ایران در دریای کاسپین را علیرغم برخی ادعاهای دو کشور همسایه در مورد میدان سردار جنگل، در مدت کوتاهی که این مسوولیت را برعهده گرفت به پیش برده است. در واقع اعتماد زنگنه به مدیران جوان متخصص و متعهد به بار نشست. علاوه بر مذاکرات سخت و نفس گیری که دلاویز با مسوولین شرکت نفتی سوکار در این مدت داشت، توانست حمایت مراجع اصلی تصمیم گیر کشور و شخص وزیر نفت را نیز پشت سر خود داشته باشد و آرزوی ایران را در دریای کاسپین به واقعیت تبدیل کند. از زمان کشف نفت در میدان سردار جنگل در اردیبهشت 1390 تا امضای تفاهم با سوکار، اقدام درخوری در توسعه میادین کاسپین انجام نشده بود و این در نوع خود اهمیت راهبردی بسیاری برای ایران دارد. در واقع باورش سخت می نمود که ایران بتواند راه پرسنگلاخ  مذاکره جهت توسعه و تولید در دریای کاسپین را بپیماید و در طول یک سال دو میدان سردار جنگل و البرز (مشترک با جمهوری آذربایجان) به نتیجه برسد. تشکیل کمیته سرمایه گذاری با هدف جذب سرمایه و فناوری و تحقق اهداف توسعه میادین کاسپین، مذاکرات متعدد با شرکتهای توانمند بین المللی از جمله از کشورهای نروژ، روسیه، آذربایجان، چین و ... برای جذب مشارکت و سرمایه گذاری ، مطالعه، اکتشاف، توسعه و تولید نفت در دریای کاسپین همگی در دوران مدیریت دلاویز متبلور شد. همچنین اخیرا پیشنهاد کتبی شرکت نروژی ORG برای اکتشاف، توسعه و تولید میدان سردار جنگل دریافت شده و برای بررسی، روی میز مدیریت برنامه ریزی تلفیقی نفت قرار گرفته است. مدیر عامل شرکت نفت خزر معتقد است «اگرچه توسعه میادین نفتی دریای خزر، ریسک‌های خاص خود را دارد و سرمایه گذاران بدون شک با محافظه کاریهایی به این بخش می‌آیند، اما با درایت متولیان و پیشبرد مذاکرات و تفاهم‌نامه های اخیر، روزهای خوبی در انتظار خزر خواهد بود.» شاید انتصاب یک مدیر جوان و آشنا به سیاست و دیپلماسی را بتوان نقطه عطف زنگنه در نفت خزر دانست. محسن دلاویز با جنسی بیشتر سیاسی اگر چه چند صباحی است از بیرون به نفت وارد شده اما عملکرد خوب و قابل قبولی داشته است. دلاویز پیش قراول مذاکرات ایران در آذربایجان شد. مذاکرات در ابتدا فنی آغاز گردید، یعنی در ابتدا مذاکرات تنها بین دلاویز مدیر عامل نفت خزر و عبدالله اف مدیر عامل سوکار آذربایجان دنبال می شد، اما با عبور از مشکلات و دشواری های فنی و سیاسی و تعریف مواضع و منافع مشترک آرام آرام سیاسیون هم پای میز مذاکره آمده و امروز شاهد امضای یک سند همکاری نفتی و اقتصادی بین دو کشور دوست، همسایه با تاریخ و تمدنی مشترک هستیم. ناگفته نماند امضای سند همکاری اقتصادی معادل امضای قرارداد نیست و الزامی را برای هیچ یک از طرفین بوجود نمی آورد اما تا همین جای کار هم باید به زنگنه و مدیر جوانش دست مریزاد گفت چون با توجه به کلاف بی سر و ته و گره هایی که نا گشوده از دولت نهم و دهم در حوزه کاسپین باقی مانده بود پیش رفت کار تا همین جا نیز در باور بسیاری نمی گنجید و آن روزهایی که مذاکرات در باکو پیگیری می شد بسیاری با نگاه طنز و طعنه از آن یاد می کردند. اما یک بار دیگر ثابت شد که اعتماد به جوانان بسیار کارگشا تر از سپردن سکان به جوانان دیروز است که دیگر نه رمقی برای کار دارند و نه جسارتی برای ریسک، جا دارد ابراز امیدواری کنیم که این سند همکاری به قرارداد و فعال شدن بخش نفت و گاز در شمال کشور بیانجامد و ضمن فراهم آمدن بستر همکاری و دوستی بین دوکشور دوست و برادر شمال کشور نیز همچون خطه جنوب نقشی پویا تر در صنعت کشور بازی کرده و به رونق اقتصاد کمک کند.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی


طالب نژاد
امیدواریم ایشان اغازگر یک دگردیسی بزرگ در مدیریت صنعت نفت کشور در کنار مدیران جوان دیگر همچون مهندس صادق ابادی باشند.
چرا کشور باید از انرژی عظیم مدیران جوان تحصیلکرده و استراتژیست محروم باشد؟
اکسیداسیون کاتالیزوری، روشی در حال تکامل جهت گوگرد زدایی
ساسان طالب نژاد/دکتری مهندسی شیمی و کارشناس توسعه کسب و کار در حوزه پتروشیمی و‌پالایش
پتروشیمی صنعت بی سردار!
عبدالرسول دشتی