۰
plusresetminus
تاریخ انتشارچهارشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۶
کد مطلب : ۷۳۲۲۵

نقش انرژی در رقابت ژئوپلیتیک چین و روسیه در آسیای مرکزی و خاورمیانه

سقوط بهای نفت باعث کاهش فراوان میزان وابستگی پکن به مسکو شده , در ژانویۀ سال ٢٠١٨ توافق تاریخی که به موجب آن روسیه متعهد گردیده که برای ٣٠ سال آینده سالانه به میزان ٣٨ میلیارد مترمکعب گاز به کشور چین ارسال نماید آغاز خواهد شد با این کار باعث افزایش وابستگی خود به چین به عنوان بازار خروجی خواهد شد.چین به ایران علاقه دارد و به ویژه به نفت و گاز طبیعی که این کشور در اختیار دارد. تقویت حضور چین در ایران ممکن است برای اروپا خوب نباشد. اروپایی که ممکن است بعداً با مسکو متحد شود تا از آن دور بماند.
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی " نفت ما " ، چین با پروژه جادۀ جدید ابریشم در حال فتح آسیای مرکزی و خاورمیانه است. کافی است نگاهی به نقشۀ جغرافیا بیندازیم تا پی ببریم که شراکت راهبردی میان روسیه و چین به بیراهه می رود. درست است که مسکو همچنان به فروش نفت به پکن ادامه می دهد و این دو کشور به هیچ وجه قصد ندارند رزمایشهای نظامی مشترک خود را در دریای بالتیک و دریای چین جنوبی که تنها دو سالی است که آغاز شده، متوقف سازند. با اینحال، همان گونه که رابرت کاپلان، تحلیلگر سیاسی آمریکایی در روزنامۀ نیویورک تایمز نوشته است، رابطۀ میان این دو غول هرگز پا را از منافع صرف فراتر ننهاده است. در ضمن هر دوی این کشورها زمانی که این فرصت برایشان پیش آمده تا از ضعف دیگری بهره جویند، هرگز عقب نشینی نکرده اند. در مورد پیشروی چین در آسیای مرکزی باید گفت، چنانچه این موضوع واقعیت داشته باشد که روسیه و چین هیچ کدام به اروپا و آمریکا اعتماد نمی کنند و فقط به همین علت باید با هم به توافق برسند، این موضوع نیز صحت دارد که به یکدیگر نیز اعتماد نمی کنند. به یک دلیل بسیار ساده: آنها یک مرز مشترک دارند که به طول بیش از ٤ هزار کیلومتر امتداد دارد و هر دوی اینها آسیای مرکزی را به عنوان حیاط خلوت خود انتخاب کرده اند و تنها یک حیاط خلوت هر چقدر هم که بزرگ باشد، نمی تواند پذیرای دو مالک باشد. با جاده جدید ابریشم چه چیزی تغییر کرده است چنانچه تا دو سال پیش به نظر می رسید که جمهوری خلق چین به ویژه علاقمند تحکیم حضور خود در جنوب شرق آسیا بوده باشد که بعدها سعی نمود با تأکید بر راهبرد «رشتۀ مروارید» از آن به اقیانوس هند دست یابد و یک رابطۀ دریایی میان چین، میانمار، بنگلادش، پاکستان، سری لانکا و مالدیو ایجاد نماید، امروز با جاده جدید ابریشم هدف دستیابی به مدیترانه از طریق دریا و اروپا از طریق زمین و با عبور از آسیای مرکزی را دنبال می کند. در سال ٢٠١٣ شی جین پینگ بسیار صراحت به خرج داده بود: جادۀ ابریشم زمینی "یک کمربند یک جاده" برای پیوند مجدد خاوردور به اروپا با عبور از آسیای مرکزی و خاورمیانه می توانست مفید باشد. یعنی با عبور از قزاقستان، قرقیزستان، ترکمنستان، تاجیکستان و ازبکستان و بدون فراموش کردن ایران و ترکیه. لیکن سرمایه گذاری انبوه در این کشورها به معنای ایجاد خلل اساسی در نفوذ روسیه در همین کشورها می باشد. انجام این کار در زمانی که روسیه از نظر اقتصادی دچار مشکل است باعث بدگمانی فراوان مسکو شده است. در ضمن در حال حاضر ولادیمیر پوتین و شرکایش به هیچ وجه از شیوه ای که معاملات با کشور چین پیش می روند، رضایت ندارند. سقوط بهای نفت باعث کاهش فراوان میزان وابستگی پکن به مسکو شده و مسکو نیز به هیچ وجه بابت کاهش صادرات تسلیحات خود به شرق با توجه به کپی برداری و ساخت آنها توسط چین، رضایت ندارد. در ضمن، در ژانویۀ سال ٢٠١٨ توافق تاریخی که به موجب آن روسیه متعهد گردیده که برای ٣٠ سال آینده سالانه به میزان ٣٨ میلیارد مترمکعب گاز به کشور چین ارسال نماید آغاز خواهد شد. با این کار باعث افزایش وابستگی خود به چین به عنوان بازار خروجی خواهد شد. با این وجود، چنانچه قرار باشد که مسکو کنترل پنج جمهوری سابق شوروی را به خاطر چین از دست بدهد کاری جز ابداع چیزی برای مقابله با پیشروی پکن در آسیا برایش باقی نخواهد ماند. پوتین اعلام نموده که یکپارچگی خطوط لوله انتقال گاز طبیعی را در دستور کار دارد. از دیرباز، روس ها علاقمند به توسعه مبادلات اقتصادی با کشورهای آسیا و پاسیفیک بوده اند. در راهبردهای توسعه روسها نیز به لزوم افزایش صادرات نفت و گاز طبیعی به دولت های آسیایی تاکید شده است. در مجموع هدف گذاری روسیه اینست که سهم آسیایی ها از نفت و گاز صادراتی آنها، از 12 درصد کنونی به 23 درصد در سال 2035 افزایش یابد. به هر حال، تردیدی در این موضوع وجود ندارد که تصمیم پوتین برای تغییر بازارهای هدف گاز صادراتی کشورش از دولتهای اروپایی به عنوان بازار هدف روسها در دو دهه اخیر، به دولتهای آسیایی به ویژه چین و در گامهای بعدی کشورهایی مانند هند، کره جنوبی و ژاپن، می تواند یک قمار بزرگ باشد و در واکنش به تسخیر بازارهای اروپا همچون لهستان و لیتوانی با ال ان جی آمریکاست و با قراردادهای اخیر با ایران و عراق هم ه دنبال احیای نفوذ تاریخی در منطقه خاورمیانه و مطرح کردن خود به عنوان یک هژمون و قدرت برتر جهانی. روسیه با توجه به مشکل بودن روابط با اروپا در حال حاضر چاره ای جز قانع بودن به حمایت از چین ندارد. مسکو در حال همکاری با پکن است زیرا گزینۀ دیگری ندارد: بدون یک دستاویز راهبردی در غرب راهی جز «آرام نگه داشتن» چین و تلاش در جهت یافتن راهی برای تداوم حضور در ابتکارعمل و طرحهایی که به پیش می برد، ندارد. چین به خوبی می داند که روسیه دستهایش بسته است، با اینحال به نظر نمی رسد قصد داشته باشد از این امتیاز برای اجتناب از سوق دادن بیش از حدش به سمت قارۀ آسیا استفاده کند. چین به ایران علاقه دارد و به ویژه به نفت و گاز طبیعی که این کشور در اختیار دارد. تقویت حضور چین در ایران ممکن است برای اروپا خوب نباشد. اروپایی که ممکن است بعداً با مسکو متحد شود تا از آن دور بماند. لیکن چنانچه چین گامهای کوچکی بردارد و آسیای مرکزی و خاورمیانه را با زیرساختها و سرمایه گذاریهایی برای توسعه تصرف کند (با جادۀ جدید ابریشم)، زمانی که روسیه یا اروپا تصمیم بگیرند که برای مهار آن به مداخله بپردازند (مهم نیست که با هم یا به طور جداگانه این کار را انجام دهند)، ممکن است متوجه رقیبی شوند که مهار آن دیگر غیرممکن است. در نتیجه، چین اینگونه بر اوراسیا چیره خواهد شد و روسیه یک قدرت کوچکتر باقی خواهد ماند.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی


بخش خصوصی؛ عامل موثر در تحقق رشد تولید با مشارکت مردم
 سید حمیدرضا فاطمی حسینی/کارشناس حوزه نفت و گاز 
شاخص بروکفیلد و تحلیل ویسکوزیته دینامیکی سیالات
مهندس علیرضا آمار محمدی/مشاور و کارشناس ارشد روانکارهای خودرویی و صنعتی