۰
plusresetminus
تاریخ انتشارشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۸:۴۱
کد مطلب : ۶۰۷۹۴

چینی‌ها، شرکای بدنام نفت ایران

سعید ساویز / کارشناس نفت و انرژی
چینی‌ها در اقتصاد و صنعت ایران چندان خوشنام نیستند. شاید علت آن، کیفیت پایین محصولات چینی در بازار ایران و عملکرد نامناسب شرکت‌های چینی درمقایسه با سابقه درخشان اروپایی‌ها درصنعت کشور است. بنابراین پیش از قضاوت درخصوص علل و عوامل این مسأله، نگاهی به جایگاه چینی‌ها در اقتصاد و صنعت جهان الزامی است.
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی " نفت ما " ،از ‌سال ٢٠١١ تا ‌سال ٢٠١٣، میانگین رشد سالانه اقتصاد چین حدود ١٠,٧درصد است و نیروهای مولد اجتماعی و توان ملی این کشور به‌طور گسترده‌ای افزایش یافته است.  اداره آمار چین گزارش داده است که با توجه به ١٠,٧‌درصد میانگین رشد سالانه اقتصاد چین در ٩‌سال اخیر، این رقم در مقایسه با ٣.٩‌درصد میانگین رشد اقتصادی جهان بسیار بالاتر است. سهم اقتصاد چین در کل اقتصادهای جهان از ٤.٤درصد در ‌سال ٢٠٠٢ به حدود ١٠درصد در‌ سال ٢٠١١ رسیده که بیش از ٢٠درصد به رشد اقتصادی جهان کمک کرده است. تولید ناخالص داخلی سرانه چین از ١١٣٥دلار در‌ سال ٢٠٠٢ به ٥٤٣٢دلار در سال ٢٠١١ افزایش داشته است. درعرض این مقطع ١٠ساله، ضمن پیشرفت سریع اقتصادی، اصلاحات ساختار اقتصادی نیز به پیش رفته و هماهنگی توسعه اقتصادی و توان رقابت اقتصادی به‌طور قابل توجهی افزایش یافته است. قطعا علاوه بر نیروی کار ارزان چینی‌ها، ویژگی‌های مثبت کافی برای رقابت در بازار‌های بین‌المللی درصنایع مختلف را دارند که توفیق دستیابی به چنین رشد اقتصادی برایشان حاصل شده است. در ادامه بی‌مناسبت نیست که نگاه دقیق‌تری به عملکرد چینی‌ها درصنعت نفت و انرژی در دنیا انداخته و آنگاه عملکرد این کشور در دنیا و در ایران مقایسه شود. سه شرکت Sinopec, CNPC, CNOOC عمده شرکت‌های نفتی چینی ‌هستند که در زمینه بالادستی در صنعت نفت و گاز دنیا فعالند و به صورت مستقل و درغالب کنسرسیوم‌ها مشارکت زیادی درطرح‌های توسعه‌ای و بهره‌برداری ازمخازن نفت و گاز دنیا دارند. این شرکت‌ها ازمنطقه انرژی خاورمیانه گرفته تا آفریقا و آمریکای جنوبی پروژه‌های زیادی در دست توسعه دارند. اصلی‌ترین ویژگی چینی‌ها علاوه بر پایین‌بودن قیمت‌ها (به نسبت شرکت‌های بزرگ و صاحب‌نام بین‌المللی) داشتن سرمایه کافی برای فاینانس و تأمین مالی پروژه‌هاست، وگرنه در داشتن تکنولوژی خاص و پیشروبودن درصنعت نفت دنیا چینی‌ها صرفا تالی و دنباله‌رو شرکت‌های اروپایی و آمریکایی هستند. توانایی آنها دربخش متدها و فناوری‌ها، فقط کپی و «مهندسی معکوس» است و حداکثر این‌که با به خدمت‌گرفتن تکنولوژی روز غرب، احتیاجات خود را برآورده می‌سازند. عملکرد چینی‌ها در ایران خصوصا درپروژه‌های آزادگان و مسجد سلیمان و فاز ١١ نیز به ‌لحاظ تاریخی حایز اهمیت است؛ خصوصا آن‌که هرسه ازنوع قراردادهای بیع متقابل بوده، در زمانی که شرکت‌های چینی با شرکت ملی نفت ایران قرارداد همکاری عقد کردند، صنعت نفت ایران به دلیل فضای موجود، در آستانه یک بن‌بست بین‌المللی قرار داشت. صنعت نفت ایران بیش از هرچیز در درجه اول به توان مالی چینی‌ها و در درجه دوم به انتقال تکنولوژی و ابزار نفتی برای سرعت‌بخشیدن به فرآیند توسعه میادین نیازمند بود. اما چینی‌ها یک تفاوت عمده با سایر شرکت‌های صاحب‌نام و اعتبار دارند و آن این‌که به هزینه‌ای که شرکت‌های بین‌المللی برای حفظ شهرت و خوش‌نامی خود پرداخت می‌کنند، اعتقادی ندارند. به بیان دیگر، اگر نظارت و اهرم‌های فشار کارفرما بر آنها قوی نباشد، آنگاه تا حد ممکن هزینه خود را کاهش می‌دهند؛ حتی اگر به قیمت کیفیت پایین عملکردشان تمام شود. همین وضع است که باعث پدیداری جو بی‌اعتمادی امروز نسبت به چینی‌ها در ایران شد. متولیان آن روزهای صنعت نفت درشرایط تحریم به نحوی با چینی‌ها رفتار کردند که انها احساس می‌کردند تنها گزینه موجود بوده و صنعت نفت ایران محمل یکه‌تازی آنهاست. درآن زمان بسیاری از ابزار مورد استفاده آنها ‌از ابزار حفاری و پمپ‌های درون چاهی گرفته تا ابزار و سرویس‌های دیگر، همگی ناکارآمد بود ولی با این همه به مدد متخصصین ایرانی بود که عملکرد آنها تا حدی تصحیح و ارتقا داده شد. شرکت‌های گفته‌شده به‌طور همزمان توسعه مجنون (درکشور عراق) و توسعه آزادگان‌شمالی و بهره‌برداری از آزادگان‌جنوبی (در ایران) را برعهده داشتند. این درحالی بود که بهره‌برداری از آزادگان‌جنوبی توسط شرکت اروندان انجام می‌شد ولی پول آن به حساب چینی‌ها واریز می‌شد. درتمامی این پروژه‌ها، به دلیل ضعف حاکم در سیاست خارجی، عملا شرکت‌های چینی با اعتماد‌به‌نفس بسیار بالا با کارفرما برخورد می‌کردند و همواره دست بالا را درمذاکرات و توافقات از آن خود می‌دانستند. شاید بتوان گفت که در واقع علت اصلی زایل‌شدن جایگاه چینی‌ها در ایران؛ اتخاذ سیاست نامناسب درکنترل و نظارت بر پیمانکار بوده است! ازسوی دیگر، نوع قراردادهای بیع متقابل اگرچه درهمکاری با شرکت‌هایی مانند توتال و استات اویل و انی موفق ظاهر شد؛ اما الگوی مناسبی برای کارکردن با چینی‌ها نبود. مثلا شرکت ایتالیایی انی در دارخوین بیش از سقف قرارداد هزینه کرد و حاضر نشد شهرت و اعتبار خود را در ایران به خاطر جنبه‌های مالی مخدوش کند، اما ناگفته پیداست که نمی‌توان چنین انتظاری ازشرکت‌های چینی داشت. ازسویی همین شرکت‌های چینی درکشورهای دیگر ملزم به انجام کار باکیفیت و اتمام کار به نحواحسن هستند که علت اصلی آن همان‌گونه که گفته شد، نوع متفاوت قراردادها، ابزار کنترلی کارفرما و نظارت متفاوت است؛ امری که در دولت نهم و دهم؛ بنا بر هر ملاحظه یا مصلحت مشکوک و غیرشفافی، به ورطه فراموشی سپرده شد.     منبع: روزنامه شهروند
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی


اکسیداسیون کاتالیزوری، روشی در حال تکامل جهت گوگرد زدایی
ساسان طالب نژاد/دکتری مهندسی شیمی و کارشناس توسعه کسب و کار در حوزه پتروشیمی و‌پالایش
پتروشیمی صنعت بی سردار!
عبدالرسول دشتی